در مورد نوزاد در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

شب حادثه مشغول بازی با دخترم بوده و دستم را زیر گلویش و سپس روی دهانش گذاشته و رها می نمودم. ناگهان احساس كردم او خفه شده و ديگر تكان نمي‌خورد. وقتي از مرگ اتفاقي او مطمئن شدم از ترس همسرم پا به فرار گذاشتم.
کد خبر: ۱۲۸۸۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۱۳

تازه از بیمارستان به خانه آمده بودم و همسرم به سر کار رفته بود، در خانه تنها بودم که زنگ زدند. نوزاد م بی‌قراری می‌کرد به همین خاطر مجبور شدم او را نیز در آغوش بگیرم و به جلوی در بروم. 2 مرد وقتی خود را مامور بهداشت معرفی کردند تصور نمی‌کردم دروغ بگویند. به آنان اعتماد کردم و کودکم را در اختیارشان گذاشتم تا کارت بهداشت وی را از داخل خانه بیاورم وقتی برگشتم هیچ اثری از آنان پیدا نکردم.
کد خبر: ۱۲۸۵۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۱۱

nabzefanavari
ostanha
bato
farhangi
jahan
economic
sport
social
parliment
نبض بورس - داخلی - ستون چپ