در مورد محمدرضا حکیمی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

 

کلیات

محمدرضا حکیمی  متولد ۱۴ فروردین ۱۳۱۴ در مشهد بود که در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ در تهران درگذشت. او فقیه و مجتهد شیعه،  فیلسوف،  متفکر و نویسنده ایرانی بود.

محمدرضا حکیمی بدرود حیات گفت؛ فرزانه‌ای از تبار اندیشه‌ورزجگپی دینی

القاب
از وی با عناوینی، چون «علّامه»، «استاد»، «فیلسوف عدالت» و «مرزبان توحید» یاد می‌شود. امام خمینی (ره) در پیامی به تاریخ ۱۳۴۸/۸/۲۸ او را با این جملات خطاب کرد «جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای محمدرضا حکیمی - دامت افاضاته».

کتاب الحیاه
کتاب الحیاة وی که یک دائرةالمعارف اسلامی است، از شهرت و اعتبار خاصی در جهان اسلام برخوردار است. وی از مُجَدِّدانِ مکتب معارفی خراسان، مشهور به مکتب تفکیک است که معتقد به جدایی دین از فلسفه و عرفان است.  علی شریعتی وی را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده بود.


زندگی و تحصیلات
وی متولد ۱۴ فروردین ۱۳۱۴ شمسی (۱۳۵۴ قمری) در مشهد است. پدرش عبدالوهاب، که از یزد به مشهد مهاجرت کرده بود، از معتمدین و محترمین بازار مشهد بود.

حکیمی در سال ۱۳۲۰ تحصیلاتش را آغاز کرد. در سال ۱۳۲۶ وارد حوزه علمیه خراسان (مدرسه نواب) شد و تا ۲۰ سال از عمر خود را در این حوزه به تحصیل دروس مقدمات و سطح،  خارج،  فلسفه،  ادبیات عرب،  نجوم،  تقویم گذراند.

محمد تقی ادیب نیشابوری،  شیخ مجتبی قزوینی خراسانی،  سید محمدهادی میلانی،  احمد مدرس یزدی، اسماعیل نجومیان،  حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجی‌خان مخیری از مهمترین اساتید وی بودند. او علوم غریبه،  رمل و اوفاق را نزد ابوالحسن حافظیان و شیخ مجتبی قزوینی آموخت و اجازه اجتهاد را از آقا بزرگ تهرانی در سال ۱۳۴۸ شمسی دریافت کرد.

آثار

از جمله آثار استاد حکیمی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
منهای فقر
«الحیاة» پیرامون مسایل اسلامی با همکاری دو برادرش: محمد حکیمی و مرحوم علی حکیمی (ترجمه به فارسی: احمد آرام)
خورشید مغرب
شیخ آقا بزرگ تهرانی
دانش مسلمین
بیدارگران اقالیم قبله
هویت صنفی روحانی
مکتب تفکیک
آنجا که خورشید می‌وزد
اجتهاد و تقلید در فلسفه
ادبیات و تعهّد در اسلام
الهیّات الهی و الهیّات بشری (مَدْخَل)
الهیّات الهی و الهیّات بشری (نظرها)
امام در عینیت جامعه
انذار
بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی (عج)
پیام جاودانه
جامعه سازی قرآنی
حماسهٔ غدیر
سپیده باوران
سرود جهش‌ها
شرف الدین
عقل سرخ
فریاد روز‌ها
قصد و عدم وقوع (نامه‌ها)
قیام جاودانه
گزارش (برگرفته از الحیاة)
کلام جاودانه
معاد جسمانی در حکمت متعالیه
مقام عقل
میر حامد حسین
نان و کتاب
یکصد و پنجاه سال تلاش خونین
عاشورا: مظلومیتی مضاعف
مرام جاودانه
علی (علیه السلام)
پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم)
از زندگی تا ابدیت‌ای آفتاب
عاشورا؛ عدالت
فاطمیات
عاشورا؛ غزه
استغفار
سه یار خراسانی در انقلاب
امواج غدیر
نان و کتاب
تفسیر آفتاب


وصیت علی شریعتی به حکیمی
متن زیر، نامه‌ای است که دکتر شریعتی با عنوان «وصیت شرعی» در آذر ۱۳۵۵ هجری شمسی خطاب به استاد محمدرضا حکیمی نوشته، و شش ماه قبل از مرگش شخصاً به دست ایشان رسانده‌است.

این متن که تا اواسط دهه ۸۰ شمسی در اختیار محمدرضا حکیمی قرار داشت و سپس به خانواده سپرده شد، محلّ تفسیر، موضع‌گیری و تنش‌های بسیاری در میان موافقین و منتقدین شریعتی طی چهل سالی شد که از عمر این متن می‌گذرد. «تجدید نظر»، «غنی شدن از نظر علمی»، «غلط‌گیری معنوی» چه معنایی دارد و اینکه بر اساس چه روشی چنین ضرورتی می‌تواند مُحَقَّق شود؟ در فاصلهٔ میان تابستان ۵۶ تا پایان سال ۵۷ هجری شمسی، کمیته‌ای با مدیریت حکیمی و حضور مطهری و بهشتی، برگزار می‌شود تا چنانچه متن وصیت خواهان آن است، به تنظیم و تصحیح آثار شریعتی مشغول شود. به موازات، دفتر تنظیم آثار شریعتی در اروپا نیز اقدام به چاپ آثار شریعتی می‌کند. این کمیته به دنبال مرگ مصطفی خمینی و اوج‌گیری مبارزات سیاسی علیه نظام شاهنشاهی و چاپ و تکثیر وسیع آثار شریعتی به شکل مخفی عملاً مُنْحَل می‌شود و محمدرضا حکیمی عملاً فلسفه وجودی چنین کمیته‌ای را منتفی می‌داند.

وصیت شرعی

مشهد-آذر ماه ۱۳۵۵

علی سربداری

برادرم، مرد آگاهی و ایمان، اخلاص و تقوی، آزادی و ادب، دانش و دین، محمد رضا حکیمی.

در این فصل بد که هر خبری می‌رسد شوم است، و هرچه روی می‌دهد فاجعه، و «هر دم از نو غمی آید به مبارک‌بادم»، نام شما بر این دو «یادنامه» برای من یادآور آن آرزوی دیرینه و شیرین بود، که همچون صد‌ها هزار آرزوی دیگری که طوقی کرده بودم و بر گردن فردا بسته بودم، در این ترک‌تاز زمانه گسست، و به یغما رفت، و آن آرزو، در یک کلمه، بازگشت شما به میدان بود، میدانی که این‌چنین خالی مانده‌است و در پیرامون، نسلی عاشق و تشنه نگران ایستاده، و چشم انتظار، تا مگر در برابر این «غوغا»، رویاروری این دن‌کیشوت‌ها و شومن‌های شبه هنری و شبه سیاسی و شبه مذهبی و این همه خیمه‌شب بازی‌ها که در مسجد و می‌خانه برپاست، و کارگردانِ همه یکی است، سواری بیرون آید، شمشیر علی در دست، و زبان علی در کام، و دلی گدازان از عشق، و سری بیدار از حکمت، و سپر گرفته از تقوی، و برگذشته از اُحُد و خَنْدَق و صِفّین و صحرای تَفّ و چمنزار سرخ عَذْرا، و با ابوذر در رَبَذِه بسر برده، و با هزار‌ها قربانی خلافت اموی و عباسی و سلطنت غز و مغول و سلجوقی و غزنوی و تیموری و ایلخانی…در سیاهچال‌های دارالاماره‌های وحشت، و شکنجه‌ها دیده، و در آوردگاه‌های خون و خیانت صلیبی‌ها شمشیر زده، و خط کبود شلّاق استعمار تاتار‌های مسیحی و آدم‌خوار‌های متمدن را در این قرن‌های غارت، و خواب بر جان و تن خویش تجربه کرده، و پرچم رسالت خون‌خواهی هابیل بر سر دست، و کوله بار آگاهی و رنج انسان برپشت، راه سرخ شهادت را در طول این تاریخ طی کرده، و داغ فلسطین و بیت المقدّس و سینا و لبنان بر جگرش صد‌ها زخم تازه نهاده، و اینک، بر سیمای وارث آدم و نوح و ابراهیم و موسیٰ و عیسیٰ و محمّد و علیّ و حسن و حسین و…به مثابهٔ یک “امت”-چون ابراهیم-قلم را تبر کند، و بت‌های نمرودی این عصر- عصر جاهلیت جدید- را بشکند، و از عزیزترین ارزش‌هایی که بی دفاع مانده‌اند و آن همه یاد‌های قدسی که دارد فراموش می‌شود، و این میراث گران و گرامی، که دست‌رنج نبوغ‌ها و جهاد‌ها و شهادت‌های تمامی تاریخ ما است، بر باد می‌رود، قهرمانانه دفاع کند، به‌یاد آورد و نگاه دارد.

علی‌رغم «این سموم که بر طَرْف بوستان ما می‌گذرد»، هنوز بوی گل و نسترن هست؛ هنوز نسل جوان که همه توطئه‌های استعمار فرهنگی برای پوچ و پلید و بیگانه کردن وی به کار می‌رود، تب و تاب حق‌پرستی را دارد و برای مقابله با این سموم -که از همه سو وزیدن گرفته، و یادآور هم‌داستانی احزاب است و داستان خندق -در جستجوی پایگاه اسلام راستین خویش‌اند، و ایستادن بر روی دو پای خویش، و هنوز حوزه ما-که سیصدسال است از درون، بیمارِ خواب و خرافه‌اش کرده‌اند و پنجاه سال است که از بیرون محاصره‌اش کرده‌اند و در هَمَش می‌کوبند-استعداد معجزآسای خویش را در خَلق انسان‌های بزرگ و نیرومند و خلّاق و چهره‌های تابان و تابناک انسانی- حتی در عصر انحطاط و سقوط و رواج بی‌شخصیتی و تولید و تکثیر ماسک‌های مسخره، و آدمک‌های مقوایی و تکراری و هم پوک و دروغ و بی‌روح- نشان می‌دهد و نقش انقلابی و انسانی ویژهٔ خویش را- که جذب روح‌های عاشق و نبوغ پنهان، از اعماق محروم‌ترین توده‌های شهری و بیشتر روستایی است و سپس پیرایش و پرورش آن‌ها در چهره بزرگترینِ مراجع علمی و فکری مردم، و والاترینِ رهبران و مسئولان جامع، و درخشان‌ترین حجت‌های زمان، و آن‌گاه، سپردن زمام سرنوشت عصر خویش به دست آنان-همچنان به دست دارد. در چنین یأس و با چنین مایه‌های امید، خاموش ماندن کسی، چون شما پیدا است که تا کجا یأس‌آور است؟ درست به همان اندازه که اکنون شکست سکوتتان، و شنیدن سخنان امیدبخش است.

قدرت قلم، روشنی اندیشه، رِقَّت روح، اخلاص نیت، آشنایی با رنج مردم و زبان زمان و جبهه بندی‌های جهان، و داشتن فرهنگ انسانی اسلام شیعی، و زیستن با آن”روح” که ویژه ”حوزه”بود و یادگار «صومعهٔ خالیِ آن روزهاً و سرچشمه زاینده آن همه نبوغ‌ها و جهاد‌ها و اجتهاد‌ها و میراث آن تمدنی که با علم و عشق و تقوی بنا شده بود، همگی در شما جمع است و می‌دانید که این صفاتْ بسیار کم با هم جمع می‌شدند و این «ویژگی» -آنچه را امروز» مسئولیت” می‌نامند - بر دوش شما سنگین‌تر می‌سازد و سکوت و انزوا را - به هر دلیل - بر شما نه خدا می‌بخشاید و نه خلق.

«و اما…برادر! من به اندازه‌ای که در توان داشتم و توانستم در این راه رفتم و با اینکه هرچه داشتم فدا کردم از حقارت خویش و کار خویش شرم دارم و در برابر خیلی از «بچه»‌ها احساس حقارت می‌کنم. در عین حال، لطف خداوند به کار ناچیز من ارزش و انعکاس بخشیده‌است که هرگز بدان نمی‌ارزم و می‌بینم که:”کم من ثناء جمیل لست اهلا لهه نشرته» و اکنون بدترین شرایطی را که یک انسان ممکن است بدان دچار شود می‌گذرانم و سرنوشتی جز مرگ یا بدتر از مرگ ندارم. با این همه، تنها رنجم این است که نتوانستم کارم را تمام کنم و بهتر بگویم، ادامه دهم و این دریغی است که برایم خواهد ماند. اما رنج دیگرم این است که بسیاری از کار‌های اصلی‌ام به همان علتِ همیشه، زندانی زمانه شده و به نابودی تهدید می‌شود، آنچه هم از من نشر یافته، به دلیل نبودن امکانات و کم بودن فرصت، خام و عجولانه و پرغلط و بد چاپ شده‌است و تمامی آن را نه به عنوان کار‌های علمی-تحقیقی، که فریاد‌هایی از سر درد، نشانه‌هایی از یک راه، تکان‌هایی برای بیداری، ارائهٔ طریق، طرح‌هایی کلی از یک مکتب، یک دعوت، جهات و ایده‌ها و بالأخره نوعی بسیج فکری و روحی در جامعه باید تلقی کرد و آن هم در شرایطی تبعیدی، فشار، توطئه، فرصت گذرا و حالتی که هر لحظه اش انتظار فاجعه‌ای می‌رفت.

آن‌ها همه باید تجدید نظر شود، از نظر علمی غنی شود و خورشت بخورد، غلط‌گیری معنوی و لفظی و چاپی شود. اینک، من، همهٔ این‌ها را که ثمره عمر من و عشق من است و تمام هستی‌ام و همه اندوخته‌ام و میراثم را با این وصیت شرعی، یکجا به دست شما می‌سپارم و با آن‌ها هر کاری که می‌خواهی بکن. ” فقط بپذیر تا سرنوشت سختی را که در پیش دارم بتوانم با فراغت دل بپذیرم و مطمئن باشم که خصومت‌ها و خباثت‌ها در محو یا مسخ ایمان و آثار من کاری از پیش نخواهند برد و ودیعه ام را به‌دست کسی می‌سپارم که از خودم شایسته‌تر است. لطف خدا و سوز علی تو را در این سکوت سیاه، به سخن آورد که دارد همه چیز از دست می‌رود، ملت ما مسخ می‌شود و غدیر ما می‌خشکد، برج‌های بلند افتخار در هجوم این غوغا و غارتْ بی دفاع مانده‌است. بغض هزار‌ها درد، مجال سخنم نمی‌دهد و سرپرستی و تربیت همهٔ این عزیزترْ از کودکانم را به تو می‌سپارم و تو را به خدا و…خود در انتظار هرچه خدا بخواهد. علی

مشهد آذر ۵۵


درگذشت
حکیمی در شامگاه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ به دلیل عوارض ناشی از کرونا و کهولت سن بر اثر ایست قلبی درگذشت.

 

در مورد محمدرضا حکیمی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

مرحوم محمدرضا حکیمی که او را فیلسوف عدالت نام می‌نهند، تأکید شدیدی داشت که جامعه باید منهای فقر باشد؛ به طوری که در آن فقیری یافت نشود. اما آیا این سخن یک آرمان انتزاعی است یا قابلیت تحقق دارد؟
کد خبر: ۱۱۵۱۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۳۰

محمود اسعدی از پایان تصویربرداری مستند «سرفه قناری و سکته کلمات» و شروع تدوین این مستند خبر داد و گفت: این مستند ۸۶ سال زندگی محمدرضا حکیمی را به تصویر می‌کشد.
کد خبر: ۱۱۱۴۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۸

گزیده‌ خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزید‌ه‌ای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه می‌کنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیتر‌ها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبر‌های «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۰۷۲۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۸

گزیده‌ خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزید‌ه‌ای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه می‌کنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیتر‌ها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبر‌های «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۰۷۱۹۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۳

بیشترین جست و جو‌های ایرانیان در گوگل در ۴۸ ساعت گذشته
در بازه زمانی مورد اشاره، مفاهیم و عباراتی چون «رقابت شبیه‌سازی شورای نگهبان برگزار می‌شود»، «واکسن فایزر»، «چرا حقوق بازنشستگان و فرهنگیان واریز نشده است؟»، « محمدرضا حکیمی »، «ونزوئلا»، «تینا پاکروان» و... از مهم‌ترین موضوعاتی است که کاربران ایرانی در اینترنت به دنبال اطلاعاتی در مورد آن‌ها بودند.
کد خبر: ۱۰۷۱۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۳

مراسم تشییع و تدفین پیکر علامه محمدرضا حکیمی ، امروز دوم شهریور ماه با حضور جمعی از شخصیت‌ها و مسئولان استانی، با رعایت پروتکل‌های بهداشتی و به‌صورت محدود در حرم مطهر رضوی برگزار شد. به خاطر محدودیت‌های کرونایی، این مراسم با حضور برخی از مسئولان همچون آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی، نماینده ولی فقیه، حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مروی، تولیت آستان قدس رضوی و محمدرضا هاشمی، فرماندار مشهد، از بست نواب صفوی آغاز شد و تا صحن کوثر ادامه داشت که پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله سیدان، پیکر علامه حکیمی در کنار مدفن برادر مرحومش، حجت‌الاسلام علی حکیمی در رواق دارالحجه به خاک سپرده شد./ سید محمد آل رسول
کد خبر: ۱۰۷۱۸۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۲

رئیس جمهور در پیامی درگذشت محمدرضا حکیمی ، عالم وارسته را تسلیت گفت.
کد خبر: ۱۰۷۱۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۱

پیکر محمدرضا حکیمی فردا (سه‌شنبه، دوم شهریورماه) در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده می‌شود.
کد خبر: ۱۰۷۱۶۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۱

محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در پیامی درگذشت علامه حکیمی را تسلیت گفت.
کد خبر: ۱۰۷۱۵۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۱

گزیده‌ خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزید‌ه‌ای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه می‌کنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیتر‌ها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبر‌های «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۰۷۱۵۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۱

nabzefanavari
ostanha
bato
farhangi
jahan
economic
sport
social
parliment
نبض بورس - داخلی - ستون چپ