بازدید 5634

آيا تحريم‌هاي آمريكا عليه ايران عمل مي‌كند؟

مریم السادات امیر شاه کرمی
کد خبر: ۹۷۸۱۶
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۱۴:۵۰ 10 May 2010
از دهه 1990 استراتژي آمريكا تحريم و انزواي ايران بوده است. اندكي بعد از رياست جمهوري بيل كلینتون در سال 1993  او استراتژي دوئل را براي بازسازي قدرت در هر دو كشور ايران و عراق پيشنهاد كرد. در سال 1995 آمريكا تحريم‌هاي يك جانبه‌اي عليه ايران اعمال كرد و شركاي تجاري خود را تحت فشار قرار داد كه با ايران همكاري نكنند. در سال 1996 كنگره قانون تحريم ايران ـ لیبی را تصويب كرد كه مشخصه عمده آن تحريم سرمايه‌گذاري‌ها در پروژه‌هاي نفت و گاز دو كشور بود.

هر چند تحريم‌هاي اعمالي آمريكا عليه ايران به شدت تحريم‌هاي اعمالي عليه عراق نبود اما مردم ايران هنوز هم‌بهاي آن را مي‌پردازند بيشتر زير ساخت‌هاي ايران به ويژه زير ساخت‌هاي نفت و خدمات هواپيمايي در زمان شاه ايجاد شدند و از اين رو براي تأمين قطعات به آمريكا نيازمندند كه اكنون تحت تحريم قرار دارند.

در ژوئن 2005 يك گزارش تهيه شده توسط سازمان بين‌المللي هواپيمايي هشدار داد كه تحريم‌هاي آمريكا عليه ايران در بخش‌ هواپيمايي اين كشور را در تهيه ملزومات و قطعات مرتبط با مشكل مواجه كرده است. براساس اين گزارش دولت آمريكا و شركت‌هاي مهم آمريكايي معاهدات بين‌الملل را ناديده گرفته و مانع مسافرت و جابه‌جايي هزاران نفر به ايران و از ايران گشته‌اند. گزارش خاطر نشان می‌کند که شرکت‌های امریکایی مانع از ارسال قطعات و ملزومات موتور هواپیما شده و کشورهای دیگر را نیز  از این کار منع میکنند و حتی شرکای اروپایی خود را تهدید به تحریم در صورت تجارت با ایران می‌کنند.

بر طبق گزارش لوس‌آنجلس تايمز، تحريم‌هاي اقتصادي وارده بر ايران توسط شوراي امنيت و كشورهايي مانند ايالات متحده آمريكا جوي را ايجاد كرده كه موجب هراس سرمايه‌گزاران شده است. به گفته برخي ناظران، تحريم‌ها مانند يخبندان هستند.

سعيد لیلاز، اقتصاددان و روزنامه‌نگار ايراني با بیان این جمله می‌گوید: تنها 10 درصد تأثيرات مستقيماً به تحریم های شوراي امنيت باز مي‌گردد و 90 درصد مابقي ناشي از ترس از  تحریم های آمريكاست.
به گفته يك ديپلمات اروپايي، در ايران وضعيت شبيه دهه 1990 در عراق است؛ زماني كه شركت‌ها از فروش كاغذ و مداد به عراق خودداري كردند.

هنگامي كه كشوري در جهان توسط بزرگترين قدرت اقتصادي تحريم شود، از سوی ديگر كشورها و نهادها كه شركاي خوب واشنگتن هستند نيز تحريم خواهد شد. حتي تحريم‌هاي كوچك نيز با صنايع هسته‌اي ايران پيوند مستقيم داشته و بر زندگي عده بسياري از مردم تأثير مي‌گذارد. قرار گرفتن نام سپاه قدس به عنوان نهاد تروريستي از سوی كابينه بوش در اواخر 2007، تحريم‌هاي بيشتري را بر صدها و يا هزاران تن از ايرانياني كه اعضاي خانواده مقامات رسمي نظامي ايراني بودند اعمال كرد. تحريم‌هاي نفتي باعث شد ايران توانايي بازسازي و اصلاح پالايشگاه تصفيه نفت خود را ضعيف يافته و در نتيجه براي توليد نفت مورد نياز داخلي سطح توليد خطوط‌گاز و ديگر پايگاه‌هاي نفتي را كاهش دهد. از سوي ديگر تحریم‌ها خود باعث شدند مردم ايران احساس كنند به انرژي هسته‌اي نياز دارند؛ زيرا بايد سوخت ديگري جايگزين نفت شود.

تا پايان جولاي 2006 آمريكا فشارهاي وارده بر متحدان اروپايي‌اش و نيز چين و روسيه را به عنوان اعضاي شوراي امنيت افزايش داد تا اینکه قطعنامه 1696 كه حقوق ايرانيان تحت NPT را ناديده گرفت، تصويب كرد. قعطنامه ايران را تهدید کرد که در صورتي كه فعاليت‌هاي خود را متوقف ننمايد، با تحريمات اقتصادي بيشتری روبه رو خواهد شد. قطعنامه با راي اكثريت 14 عضو و يك راي مخالف قطر به عنوان تنها كشور خاورميانه‌اي عضو شوراي امنيت تصويب شد. يك ماه بعد گزارش محمد البرادعي مدير كل آژانس و برنده جايزه صلح نوبل آشكار كرد كه ايران اورانيوم غني شده براي توليد سلاح هسته‌اي را دارد. پس از اعلام اين راي، آمريكا شروع به جلب رضايت ديگر اعضاي شوراي امنيت و اعمال تحريم‌هاي جديد در صورت تداوم فعاليت‌هاي غني‌سازي كرد.

كابينه بوش در 23 دسامبر 2006، موفق شد تحريم‌هاي اساسي از طريق شوراي امنيت برايران اعمال کند؛ به گونه‌ای كه دستيابي به هر نوع مواد اوليه هسته‌اي براي راكتورها عملا و شايد غير ممكن باشد. همچنین برخی افراد و نهادهای مرتبط به فعالیت‌های غنی سازی را مورد تحریم قرار دهد.

در سال 2007 البرادعي به شوراي امنيت سازمان ملل پيشنهاد كرد ايران برنامه هسته‌اي‌اش را متوقف كند و تحريم‌ها لغو شوند. البرادعي در مصاحبه با CNN كليد حل مساله را مذاكره مستقيم ميان ايران و آمريكا دانست؛ در مقابل آمريكا فشارهاي خود را افزايش داد.

در مارس 2007 شوراي امنيت تحريم‌هاي ديگري بر ايران اعمال كرد كه تعداد بسياري از افراد و نهادهاي ايراني را شامل شده و فروش تسليحات ايراني به كشورهاي ديگر را تحريم كرد. در دسامبر 2007 تحت فشار کابینه بوش شورای امنیت گزارشی با عنوان «تحریم‌های ایران: فشار مضاعف از جانب امریکا اهداف نامشخص و آنچه باید مورد باز نگری قرار گیرد» منتشر ساخت.

در فوريه 2008 قطعنامه سوم تحريم‌ها عليه ايران توسط اعضاي كليدي شوراي امنيت تصويب شد. فرانسه به جمع تحريم كنندگان پيوست. چين و روسيه مقاومت كردند بريتانيا به عنوان میانجی تلاش كرد دو طرف را به يكديگر نزديك كند و مذاكرات ادامه يافت. بر اساس اطلاعات دریافتی از سوی آژانس‌های خبری آمریکا مشخص شد که ایران برنامه تولید سلاح اتمی نداشته و گزارش جدید آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای نیز نشان می دهد ایران مطابق با اصول آژانس عمل کرده است. چندین عضو شورا از جمله چین و روسیه و حتی متحدان اروپایی آمریکا این گزارش را پذیرفتند و از آن حمایت کردند. در پاسخ آمریکا برای اعمال تحریم‌ها پافشاری می‌کرد و خواستار اعمال فشار جامعه بین‌الملل بر ایران برای توقف برنامه تولید انرزی هسته‌ای اش شد. در کنار آن آمریکا اعلام کرد هر کشوری که مخالف با این اصول عمل کند و با ایران روابط تجاری داشته باشد نیز تحریم خواهد شد.

این تحریم‌ها تاثیر اندکی بر اقتصاد ایران گذاشت. قطعنامه تحريم ايران را در نظام بين‌الملل ضروري كرد و مشتمل بر اجزای مهم سیاسی و اقتصادی بود. در حقیقت مناسبات تجاری ایران و نقش برتر در تولید انرژی برای آمریکا انزوای ایران را دشوارتر می‌نماید و فشار بر آن را به منظور کاهش حمایت از تروریسم و تولید سلاح‌های هسته‌ای سخت‌تر می‌کند. به عنوان مثال با وجود تحریم‌های آمریکا تجارت ایران با جامعه جهانی رو به رشد است. در بند 11 قطعنامه 1803 از همه دولت‌ها خواسته‌ شده بود مطابق با اقتدار قانوني ملي و نهادهاي قانونگذاري داخلي و نيز حقوق بين‌الملل به خصوص حقوق دریا‌ها و موافقت نامه‌های بین‌الملل مرتبط در زمینه هواپیمایی دریانوردی فرودگاه‌ها و بنادر و همه آنچه مرتبط با این مسائل است در قبال ایران رفتار کنند. همچنین مقرر شد حمل‌ونقل کالا‌ها از طریق دریا و هوا به موجب قطعنامه‌های شورای امنیت ممنوع شود و از همه کشورها خواسته شد مطابق با قطعنامه‌هاي (2006) 1737، (2007) 1747 شوراي امنيت عمل كنند.

هر چند اين قطعنامه و نظاير آن براي اعضاي سازمان ملل اختياري بوده و الزام آور نيست و آمریکا نمی‌تواند زیر پوشش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل کشتی‌ها و هواپیماهای ایران را متوقف و بازرسی کند. چنانچه «دو ميسيني كامولا» نماينده آفريقای جنوبي در سازمان ملل، با انتقاد از قطعنامه اخير آن را تهديدي براي صلح و امنيت در نظام بين‌الملل دانست.

اما بوش اين ايده و نظاير آن را ناديده گرفت. (آمريكا و متحدانش فشار به كشورهاي غير متحد مانند آفريقاي جنوبي ليبي و اندونزي ـ كه مخالف قطعنامه بودند را افزايش داد. آنها می‌دانستند حتی اگر قطعنامه جدید تحریم را مورد حمایت قرار ندهند، ولی از پذیرش رای آمریکا اجتناب ورزند، به طور سمبلیک نیز اهمیت خواهد داشت. رای به مدت یک هفته و از روز جمعه به نظرسنجی گذاشته شد. ساركوزي كه روابط محكم ديپلماتيك با آمريكا داشت، سعي در جلب نظر پروتوريا ـ تريپولي و باكاراتا نمود هنگامی که در سوم مارس در روز دوشنبه شورا تشکیل جلسه داد، دیپلمات‌ها نظرات جدید ارایه دادند که 14 رای موافق و صفر رای مخالف حاصل آن بود. هیچ یک از این کشور‌ها ایران را تهدیدی برای امنیت خود نمی‌دانستد و معتقد نبودند تحریم‌ها در جلوگیری از جنگ احتمالی کمک ‌کند. سرانجام آفريقاي جنوبي و اندونزی با قطعنامه موافقت كردند و تنها ليبي بر مخالفت خود باقي ماند. در واقع اين كشورها در چارچوب مناسبات جنوب ـ جنوب سالها روابط قدرتمندي با يكديگر و با ایران داشتند اما تحت شرايط فشار وارده از جانب آمريكا و فرانسه و شايد ديگر كشورهاي اروپايي، ناگزير به اين امر شدند.


نویسنده: فیلیپس بننیس
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار