بازدید 23814

نگذارید نخبگان این کشور در غربت بمیرند تا سوگوارشان باشید!

با کمی فاصله از این دانشمند بزرگ ایرانی، افراد صاحب نظر فراوان دیگری هستند که می توانند این شانس را داشته باشند تا در هنگام حیات، طعم شیرین حمایت های ملی را بچشند و در مسیر خدمت به کشور خود گام بردارند؛ نخبگان بی نظیری که شاید اگر برخی محدودیت های مالی، علمی، سیاسی و اجتماعی آنها را از کشور مادری شان دور نکرده بود، منشأ خدمات فراوانی به ایران و ایرانی می شدند.
کد خبر: ۷۱۳۱۶۳
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۵ 17 July 2017
نخبگان این دیار تا نمیرند عزیز نمی شونددرگذشت ناگهانی مریم میرزاخانی یکی از نابغه های نادر ریاضیات ایران و جهان، موجی از غم و اندوه را در میان دوستداران دانش و معرفت ایرانی ایجاد و  این دانشمند از دست رفته را به سرعت به یکی از محبوب ترین شخصیت های کشور تبدیل کرد؛ شخصیتی که در زمان حیات هرگز شاهد چنین اظهار محبت های نبود و بسیاری از دوستداران کنونی اصلاً او را نمی شناختند.

به گزارش «تابناک»، اکنون که این نابغه ریاضیات جهان چشم از جهان فروبسته و ذهن خلاق مبتکرش برای همیشه خاموش شده است، موج بزرگی از حمایت و اظهار نظرهای  های محبت آمیز نسبت به او شکل گرفته و بسیاری از شهروندان ایرانی، فارغ از جناح و گرایش سیاسی یا فکری به تکریم شخصیت او مشغول هستند.

بسیاری از کاربران ایرانی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی موجود در آن نسبت به درگذشت « مریم میرزاخانی»، با فعالیت هایی نظیر تغییر تصویر صفحات شخصی به تصویر این دانشمند یا نوشتن مطالبی احساسی در مورد او واکنش نشان دادند.

جدا از کاربران معمولی فضای مجازی بسیاری از مسئولان و مقامات سیاسی و علمی کشور نیز در برابر این خبر پیام تسلیت صادر کردند و هر یک به نحوی تأثر خود را نسبت به این رخداد نشان دادند.

حسن روحانی، رئیس جمهور کشور با صدور پیام تسلیتی، این دانشمند از دست رفته را خلاق و متواضع نامید که همت والای یک زن ایرانی را در رسیدن به قله های معرفت بشری تعریف کرد.

بسیاری از نمایندگان مجلس نیز با ابراز احساسات در رابطه با درگذشت میرزاخانی از پیگیری های خود برای اعطای تابعیت ایرانی به دختر او گفتند و برخی مقامات فرهنگی کشور نیز با انتشار عکس های مشترک خود با میرزاخانی در سال های دور از علاقه و حمایت های خود نسبت به دانشمندان و نخبه های ایرانی پرده برداشتند.

جدا از موارد بالا، بابک نگاهداری رئیس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران نیز سخن از ارائه پیشنهاد اجرایی برای نامگذاری یکی از اماکن و یا خیابان های پایتخت به نام دانشمند ایرانی «دکتر مریم میرزاخانی» به شورای شهر خبر داد و اضافه کرد: باید یاد و خاطره ایشان به عنوان تنها فرد ایرانی که موفق به دریافت مدال فیلدز (برترین جایزه جهانی تخصصی در حوزه علوم ریاضی) شده، برای همیشه در حافظه شهروندان ثبت و ماندگار شود.

به رغم همه اظهار محبت هایی که پس از مرگ مریم میرزاخانی شکل گرفته و قطعاً کسی آن را نکوهش نمی کند، چند نکته مهم در این باره وجود دارد که شاید اشاره به آنها خالی از لطف نباشد.

نخست اینکه به گواه تاریخ و تجربه، معمولاً با مرگ هر چهره شاخص ایرانی و بسته به جایگاه علمی، سیاسی، مذهبی و یا اجتماعی فرد درگذشته، در کشور موجی از ابراز احساسات در سطح عمومی شکل می گیرد و مقامات سیاسی و فرهنگی کشور نیز همراستا با عموم شهروندان، به آن واکنش نشان می دهند و بعضاً سخن از وعده هایی می گویند که عملیاتی شدن آن زمان بر است و این واکنش های احساساتی با گذشت زمان فراموش می شود و با فروکش کردن حس عمومی و پیگیری های جمعی، مسئولان نیز موضوع عملیاتی کردن وعده و قول های خود را رها می کنند.

حقیقت این است که مریم میرزاخانی به عنوان یک نخبه و نابغه جهانی، سال های سال به دور از کشورش زندگی کرد و در همه این سال ها محدودیت های فراوانی را نیز تجربه کرد، پس از مرگ به یکی از شخصیت های محبوب مردم و مسئولان تبدیل شد و تقدیر بانویی که با هوش، ذکاوت و دانش سرشار خود تعریف دیگری از زن ایرانی به جهانیان عرضه کرده بود، این نبود که در زمان حیات محبت های مردم و مسئولان ایرانی را ببیند و لمس کند.

حالا یک میرزاخانی چشم از جهات فروبست و بی شک هزاران میرزاخانی زنده اند و در میان همه کم لطفی هایی که به آنان می شود، در فراسوی مرزهای ایران به گسترش مرزهای دانش کشورهای میزبان مشغول هستند؛ دانشمندان جوانی که دوری از خانواده و وطن را تنها به این دلیل باید تحمل کنند که در کشور مادری شان کسی حال و روز آنها را درک نمی کند و به نیازهای آنها ترتیب اثری نمی دهد.

مسئولان سیاسی و مدیران اجرایی کشور باید به این نکته توجه کنند که با کمی فاصله از این دانشمند بزرگ ایرانی، افراد صاحب نظر فراوان دیگری هستند که می توانند این شانس را داشته باشند تا در هنگام زندگی، طعم شیرین حمایت های ملی را بچشند و در مسیر خدمت به کشور خود گام بردارند؛ نخبگان بی نظیری که شاید اگر برخی محدودیت های مالی، علمی، سیاسی و اجتماعی آنها را از کشور مادری شان دور نکرده بود، منشأ خدمت های فراوانی به ایران و ایرانی می شدند.

به نظر می رسد، اکنون دیگر وقت آن است که مدیران اجرایی کشور ضمن بازنگری در سیاست های کلان خود در قبال نخبگان علمی  مسیری را آغاز کنند که در جریان آن هم فاصله بعید دانشگاه تا نیازهای جامعه کوتاه و هم زمینه برای بومی کردن دانش فراهم شود؛ شرایطی که سبب خواهد شد امکان تولید دانش و معرفت جدید بشری توسط نخبگان ارزشمند کشورمان در داخل ایجاد  و آرام آرام فرصت های بیشتری برای افزایش رفاه جامعه آن هم با کمک حداکثری سرمایه های علمی کشور فراهم شود.

امید این است که موج غم و اندوهی که پس از مرگ مریم میرزاخانی در جامعه شکل گرفت و در بخش های مختلف سیاسی و مدیریتی کشور سخنانی از ارج نهادن برای این بانوی نابغه ایرانی شد، تنها به این چند روز محدود نباشد و ضمن عملیاتی شدن همه این وعده ها، تلاش های جدی و موثری برای پیگیری شرایط کنونی سایر نخبه های خارج از کشور در دستور کار مسئولان قرار بگیرد و از این به بعد نحوه برخورد با سرمایه های علمی کشور به صورت اساسی اصلاح شود.


تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵۹
انتشار یافته: ۱۴۱
تا وقتی فساد و تبعیض باشد هیچ نخبه ای دوام نمیاورد همینها هم نیم بند نخبه بدلایل وابستگی های خاصی ماندند والا با چه انگیزه و اینده ایی بمانند.
پاسخ ها
نرگس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
قبول کنید که تمام نابغه های جهان خودشونو به امریکا می رسونن چون اونجا امکان مبادله علم و دانش و تحقیقات وجود داره.همچنین اینکه خانم میرزاخانی یک نابغه بوده نه بک نخبه معمولی و واقعا
.اگه ایران میموند تمام توانایی هاش هدر میرفت ایشون باید در امریکا میبودند تا میتونستن تکنولوژی و دانش جدید تولید کنن کاری که توی عمرکوتاهشون انجام دادن
وقت هوای غرب مشام میرسد هیچ کارش نمیشه کرد
وقت هوای غرب مشام میرسد هیچ کارش نمیشه کرد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
چرا میشه کرد شما اگر اراده نداری لطفا از طرف نخبگان حرف نزن
ناشناس
| Germany |
۰۰:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
می دونی حقوق (مواجب، وظیفه، ...) چیه؟ حقوق اونقدرها اینجا موجود نیست. ماچ که نمی تونند برند بدند خودشون یا زن و بچه شون نان بگیرند.
فرار مغزها صرفا به دلايل واهي مثل پوشش، عدم تعظيم به عده اي و يا عدم قرار دادن اختراعات و يا تحقيقات در اختيار عده اي مسئول نما. واقعا متاسفيم.
ترجیح میدم تو قربت بمیرم تا اینکه تو کشورم قدرم رو ندونن
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
ترجیح میدم تو ایران باشم و همه بی احترامی ها بهم بشه ولی تو غربت نمیرم
ناشناس
| Italy |
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
عزیزم، صحبت از نخبه ها هست نه اونی که نمی دونه غربت را با غ می نویسند نه با ق
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
غربت
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
عزیز قربت اشتباه هست غربت درسته
ناشناس
| United States of America |
۲۳:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
قربت یعنی نزدیکی!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
غربت
که چی بشه
مرده پرستی در خون مسئولین و مردم ماست و کاریش هم نمی شد کرد.
تمام
با سلام
موافق نظر شما هستم . خواهش میکنم همانطور که خیلی از موارد پیشرو بودید این دفعه هم این موج را هدایت کنید با کمک و رهنمود های مقام عظمای ولایت ، دفتر ایشان و مجلس و دولت بتوانیم در زمان حال از این اندیشمندان در رشته های مختلف بهره مند شویم و در طرف مقابل باعث تکریم آنها هم در زمان حیاتشان باشیم .مطمئن هستم مردم هم در کنار شما کمک خواهند کرد.متشکرم
چنانچه با جو حاکم بر هیات گزینش هیات علمی آشنا باشید می فهمید که چرا سالانه هزاران هزار جوان دانشمند ایرانی از کشور خارج می شوند .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
تازه بعدش هم که وارد هیات علمی بشود چه می شود؟
هر روز باید دنبال کارمندان و روسا بدود شاید ابزار پژوهش بخرند و ....
حالا كه فوت كرد يادش افتادين
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
آخه این بنده خدا حجاب رو رعایت نمی کرد
اول به وضع میرزا خانی هایی که در داخل مانده اند و بی سر و صدا خدمت می کنند برسید چون لااقل آنهایی که رفته اند آن طرف آب موقعیت خوبی دارند . کم نیستند نخبه هایی که سرزمین مادری را دوست داشته اند و آن را ترک نکرده اند و مورد بی مهری قرار گرفته اند . شاید جناب وزیر بهداشت چند تایی را بشناسند .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
اگر هم مسئولین بشناسند مسلما از فک وفامیل خودشونند
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۱:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
به سر همین دانشگاه شریفی که میرزاخانی ها آنجا بوده اند و هستند چه گلی زده اید؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
جناب زنگنه وزير نفت كه خيلي از اينها رو ميشناسن.
وقتی غرب و امریکا امال و قبله گاه این افراد است کشور چه باید بکند
بعضی رشته ها بدرد این مملکت نمی خورذ بهتر است از نخبگان رشته های کاربردی حمایت شود
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۰۰:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
مثلا چه رشته ای بدرد نمی خوره ؟
محمد
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
چون مابرجام را امضا کردیم دیگه رشته های برجامی بدرد ما نمیخوره!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۸
ای کاش شما ها رو هم میشد به کشوری دیگه بندازیم و شر تون برای همیشه راحت بشیم
امثال اینها همان بهتر که نباشند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
حیف اکسیژن و آبی که امثال تو مصرف می کنند
ناشناس
| United States of America |
۲۳:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
امسال شما برای این مملکت خوب هستند باش تو باش
ناشناس
| Canada |
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
حق با شماست چون اگر او اينجا بود و كسي مثل شما خود را با او كه در همسايگي تان زندگي ميكند مقايسه ميكرديد آنوقت ميفهميديد كه چه آشغالي هستيد
ناشناس
| Norway |
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
شما براتون تتلو بسه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
لابد امثال دلالها و دزدهايي مثل شما باشن.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۸
شما آهنگهای تتلو رو گوش کن
با سلام
همين الان تعداد زيادي نخبه در پژوهشگاه نفت هستند. اما به لطف وزير نفت (جناب زنگنه) نه وضعيت معيشتي خوبي دارند و نه پروژه اي به پژوهشگاه ميدن كه براي مملكتشون مفيد باشن. تعداد زيادي كه مي تونستن طي چند سال اخير به خارج از كشور مهاجرت كردن و اونهايي كه به دلايلي مانند وضعيت و مشكلات خانوادگي نتونستن مهاجرت كنن دچار روزمرگي و استهلاك قواي ذهني و در يك كلام فسيل شدند.
با تشكر از تابناك
پاسخ ها
farid
| United States of America |
۲۰:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
ضمن تایید ولی نه بخاطر زنگنه بلکه بخاطر سیاستهای
غلط وزیر دولت قبل جناب قاسمی
یعنی تو نمیدونی این نخبگان چرا جلای وطن کردند؟؟؟!!!! و حاضر نیستند حتا جنازه شان به این وظن برگردد؟؟
1-مشکل اصلی سیاست گذاران و برنامه ریزان کالایی دیدن دانش و تخصص است. برای آنان سرمایه های انسانی و به ویژه علمی مفت هم گران است.
2- دانش آموزی به نام حسین زیوری از دبیرستان نمونه امام صادق تهران و ساکن اسلام شهر در نهایت فقر و فلاکت بود که با همین گروه میرزاخانی پس از المپیاد به کانادا رفت و تا کنون برای خودش استاد و دکتر پژوهش گری توان مند شده است. اما بعضی از هم کلاسی های هم طراز درسی او بودند که پس از ورود به کار در سازمانی دولتی(شبکه دو سیما) هنوز با سابقه ای نزدیک به دو دهه، وضعیت شغلی برنامه ای دارند. این جاست که می شود فهمید آنان که رفته و می روند کاری حسینی(زیوری) کرده و می کنند.
3- نظام تحصیلات تکمیلی چقدر حماقت ورز شده است. در مصوبات آنان برای تسویه مدرک دکتری حداقل یک مقاله چاپ شده در مجله ای علمی- پژوهشی ضرورت داردو این یعنی فرستادن مقاله تحقیقی به ده ها مجله و آن هم یک سال یا بیش تر معطل ماندن تا نتیجه ای برسد و یا پرداخت چند میلیون تومان به بعضی موسسات برای گرفتن پذیرش از مجله ای خارجی و چند ماه معطلی برای این ماجرا.
4- اشکال عمده فرهنگی ما غرق شدن در فرمالیسم اجتماعی(ظاهر گرایی/ مناسک گرایی و مراسم گرایی) است که از هر نظر نابود کننده سرمایه های انسانی و علمی شده است. از پیش رفت فقط شکلک درآوردن را خوب یاد گرفته ایم.
5- قصه پر غصه مهاجرت بسیار دانش جویان دانشگاه تهران و شریف جای خود دارد. یکی نیست بگوید love park در دانشگاه تهران و ساقی(مشروب فروش) در دانشگاه شریف چه جایگاه علمی دارد؟ حیف از ماندن و بی فایده شدن. در حالی که در بیش تر محافل علمی حد اقل نشست هایBook love دارند.
بالا برید پایین بیایید ما مرده پرستیم .همین بنده خدای مرومه رو سر چاپ عکس ش چقدر بالا پایین کردید ؟
من هم همینطور هستم الان کسی تحویلم نمیگیره . هرجا میرم اذیتم میکنند اما به محض اینکه مردم . میفهمید که چه گوهری را از دست داده اید!!!. نخندید این را جدی میگویم . تمامی ایرانیها ارزشمند هستند اما پس از مرگشان . بهتر نیست تا زنده هستیم قدر همدیگر را بدانیم و از وجود همدیگر بهره مند شویم. چه بر سر ما آورده اید که اینگونه شده ایم . خواهر و برادر نسبت به هم بی تفاوت شده اند دوستی ها کمرنگ شده است و بستگان و فامیل دیگر مثل سابق دور همی ندارند و از حال همدیگر بی خبرند. این خانم نمونه ای از ایرانیهای با استعدادی بوده است که قدرش را ندانسته اند و خیلی راحت او را از دست داده اند . مسلما رفتن به آمریکابرای خیلی از ایرانی ها اجباریست . چون در ایران دشمن فراوان است ودر ایران همگی با هم دشمنیم و یک دشکمن خیالی خارجی نیز داریم که باید این طور داشته باشیم. تا آخر خط برید
میخوایید نخبه نره
"حمایت مالی
"حمایت امنیتی
"حمایت میدانی
هروقت این عادت زشت و بیهوده و مسخره درگیر کردن نخبه ها با فضای سیاسی اجتماعی امنیتی تو این مملکت ترک بشه و خساست ها و تنگ نظری ها در جهت تامین مالی شایسته و عالی ( مثل مسکن رایگان شایسته و عالی خودرو عالی و با کیفیت حقوق و مزایای عالی و دائمی و ..) زندگی این عزیزان گرانبها تامین بشه و همه لوازم مورد نیاز مکانی تجهیزاتی و ابزاری کامل در اختیارشون باشه ، اونوقت میشه امید داشت که نه تنها داخل مملکتی ها نرن بلکه خارج مملکتی هم یکی یکی برمیگردن حتی نخبه های کشور های دیگه هم میان ایران نه فقط مغز های کوچ کرده از این سرزمین..
آقا من نميدونم چرا بايد يه كليشه خاص براي انتخاب مديرامون داشته باشيم كه حاصلش بشه این
حداقل جایی میمیرن که قدرشون رو میدونستن
در کل همه مقصر هستن. نخبه نیاز به حمایت ویژه داره. کسی که استعداد ویژه داره، شاید توان مبارزه برا کسب موفقیت در داخل و گذشتن از سد افرادی که با هزار دوز و کلک جاهای مهمی رو بدست گرفتن رو نداشته باشه. یه عده نشون دادن که هر چه استعداد کمتری دارن یه عمر یاد گرفتن چطور این خلا رو با کلک پشت سر بذارن و از قضا موفق هم بودن. پس باید یه فکر دیگه غیر از نهادهای ناکارآمد کنونی که باز هم جایگاه همین افراد کلک باز شده بشه. خیلیا رو می شناسم که عضو فلان نهاد هستن ولی از استعداد توشون خبری نبوده.
خوب مثلا به این نخبه ای که خارج از کشور هست چه جوری باید محبت میکردند؟؟انصاف بدهید چه اشکالی داشت اگرایشون مثل پرفسور حسابی می آمدند در کشور خودشون زندگی میکردند؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
دوران پروفسور حسابي نخبه پرور بود ولي الان نخبه كش شده.
محمد
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۱:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۸
یکی از نشانه های جهل یک سو نگری وعدم جامعیت است.این عرض بنده در مورد دکتر حسابی مربوط به جامعیت وجود خودشون بود کار به کس دیگه ای نداشتم..
ما نخبه های دیگه ای هم داریم که معلوم نیست چه کسی گذاشته از کشور برن!!! چه برسه به این که از دنیا برن!!! مثل خاوری!!! اگر پولی که نخبگانی!!!! مثل خاوری بردن، الان دست دولت خودمون بود، شاید میشد اون قدر امکانات دانشگاهی مهیا کرد یا امکانات زندگی به نابغه ها داد که امثال میرزاخانی ها هیچ وقت از ایران بیرون نرن
لطفا گزارشی از سرنوشت قاسم اکسیری تهیه کنید تا بلاهایی که سر یک نخبه پیش میاد معلوم بشه
شما اول از خودتون شروع کنید و قسمت نظرات رو باز بذارید.
بهتر است کمی هم در مورد علت مرگش تحقیق شود
چون حجاب نداشت محال بود
امید است،معاونت امور نخبگان خارج از میهن در ریاست جمهوری تشکیل و شخص دوم کشور بطور مستقیم با این انسان های وارسته درتعامل باشد؛ چراکه ارزش هریک از آنها را نمیتوان با چیزی مقایسه کرد؛ آفریدگار دانا؛ این نخبگان را برای کمک به بشریت می آفریند ولی متاسفانه ما غفلت میکنیم.
سلام بخدا به تمام مقدسات عالم در موسسه برنج امل کولر فقط تو اتاق رئیس هستش
با داشتن 70 کارمند که بیشتر دکتر و فوق لیساس و نخب هستن همه دارن اب پز میشن
یکی بداد ما برس
لطفا پیام منو بذارین
حذف نکنین
کولر نداریم باید به کی بگیم
حواستان به بابک زنجانی باشه!
اگر واقعا می خواهیم نخبه ها به ایران برگردند، چند راه حل ساده دارد:(1) به فرزندانشان شهروندی ایران بدهیم! (2) به زور سر خودشان و عکسشان روسری و چادر نکنیم! (3) دسترسی به منابع دانش و ارتباط را به بهانه ی ضدیت با انقلاب و فرهنگ عمومی مسدود نکنیم! (4) گزینش هایی را که هیچ ارتباطی با صلاحیت علمی افراد ندارد شرط عضویت هیأت علمی دانشگاهها قرار ندهیم! (5) به آنها اجازه نشر افکارشان را بدهیم و در هزارتوی مجوزهای گوناگون چاپ کتاب و روزنامه نگهشان نداریم. (6) از حق مالکیت معنوی صاحبان فکر و هنر حمایت کنیم.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
آفرین
ادم در حد ایشون در هر کشوری غیر از آمریکا بود نهایتا سر از همین استانفورد و هاروارد درمیاورد.
من استاد تمام یکی از دانشگاه های دولتی در این مملکت هستم و نزدیک به سی سال در این دانشگاه خدمت کرده ام و تمام دوره ها کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا در این دانشگاه را را ه اندازی نمودم و اکثر دانشجویان این جانب بخاطر مشکلات مالی و عدم وجود ابزارهای پژوهشی به خارج از کشور مهاجرت نموده و در حال حاضر افراد موفقی هستند . موقع رفتن این افراد من خیلی عذاب روحی کشیدم ولی وقتی جایگاه خود را از نظر مالی و داشتن ابزار پژوهشی با این افراد مقایسه می کنم واقعا خوشحال می شوم که این افراد در مدت کوتاهی به مقام های علمی بالاتری افزایش خواهند یافت و در این مدت کوتاه علم هیچ وقت مثل ما شرمنده خانواده نخواهند شد
پاسخ ها
ناشناس
| Canada |
۲۰:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
این دولت برای مطالعه همه چیز را متوقف نموده و بدون جایگزین مناسب رها می نماید. مانند طرح ایران کد، ارسال ماهواره، طرح های عمرانی نظیر سد سازی و...کشتی سازی ، کاهش اولیه 85 در صدی بودجه نظامی که باعث کاهش شدید همکاری دانشگاه ها و وزارت دفاع گردید.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
من از طرف مسولین به شما خسته نباشید می گویم.
تا بوده دنیا چنین بوده
به مناسبت درگذشت اندوهناک نابغه ریاضی ؛بانوی سرافراز ایرانی «مریم میرزاخانی»
فقدان و مصیبت وارده را به خانواده عزیزش و همه ایرانیان در سراسر جهان تسلیت می گوییم ؛
شایسته یاد آوری است که بسیارند هموطنانی نظیر ایشان که در زمینه های گوناگون علمی زبانزد جهانیان شده اند و نیک می دانیم که نام بردن یکایک ایشان در این کوتاه سخن نمی گنجد . برخی از ایشان در ایران زندگی را می گذرانند و گاهی به رنج و برخی دیگر به آن سوی مرزها کوچ کرده به پژوهش و کوشش های علمی و گذران زندگی سرگرم شده اند .
لیکن این نباید سبب شود که ما دو چیز را از یاد ببریم :
* سخنی که حاکمان و آمران بشنوند اینست :
این سرزمین را گنجی است از پارسیانی که در هر دوره ی تاریخ ستاره هایی را به آسمان علم و دانش معرفی کرده است، می کند و خواهد کرد.
اما آنچه که امروز برای این خزانه گهربار تهدید به شمار می آید، دیگرانی هستند که در دوردستها در تلاشند تا با دقت فراوان نوابغ و جوانان آینده دار این مرز و بوم را شناسایی کنند و با ایجاد انگیزه ها و بسترهای مطلوب ضمن تهی ساختن این گنجینه کهن و غنی ساختن جامعه حال و آینده خود، آنها را جذب نمایند. که اگر نگوییم تمامی آنها بلکه به ندرت به این کشور باز میگردند مگر برای گردشگری ...
پس تدبیری باید پیش از آنکه روزگارمان از اینکه هست بدتر بشود.
در غیر این صورت تاریخ با بی مهری حقایق کارهایمان را به آیندگان خواهد گفت .
* اما دوم با اندیشمندانی که ترک دیار کرده اند:
ناگفته پیداست که در دنیای علم و دانش مرزها معنا و مفهوم ندارد ، و پرتوهای نور دانش بایستی روشنی بخش تمام تاریکی ها و پاسخگوی اندیشه های جویا و پویا در سرتاسر جهان باشد ...اما ایران اینجاست ، همینجا که آب ، خاک و هوای آن در درازای تاریخ زندگی آدمیان، در سایه سار درختان پربار و راست قامتش و رودهای پرخروش که دشتهای حاصلخیز خود را سیراب می سازد همچنین بیابان های گرم و پر از مهرش که بردباریش را به ما آموخته است و کوههای سر به آسمان ساییده اش که مقاومت و سر فرازی تاریخ و تمدن کهن مان را یاد آور است و دریاهای سخاوتمندش که ترجمان مهر و مهربانی است.
مبادا از یاد ببرید بامی که پرواز خویش را از آن آغاز نمودید .
بیاد داشته باشیم،این سرزمین گهربار در کوران حوادث ،چونان مادری مهربان مهد آرمانها و آرزوهایمان بوده است.
پس آنگاه که با کوشش های فراوان به گوهر تابان اندیشه ها و دانش تبدیل گشتید بدانید که «میهن، آباد نمی شود مگر به مهر ...»
«با خود پیمان ببندیم پیش از آنکه دیر شود چراغ هدایت بخش مردمان خود نیز باشیم و به سعادت و خوشبختی ایرانیان نیز بیاندیشیم.»
البته بزرگ مردانی نظیر پروفسور حسابی ، پروفسور سمیعی و... را می شناسیم که یا بازگشتند و اعتلای میهن خود را سبب شدند یا در تلاشهای علمی و پژهشهای مهم و تاثیرگذار مشارکت فعال داشته و دارند ...
تیرماه 1396
من دکتر فارغ التحصیل از خارج هستم، متاسفانه بگم مثل سگ از برگشتن به مملکتم پشیمانم، چون یک مجوز موسسه هم بهم نمیدهند و عملا خانه نشینم کرده اند، من در اولین فرصت برمیگردم به همان غربت که عزیز بودم.
هرکی رفت میشه نخبه چون ایران پر از استعداده که اگه توی ایران بهشون بها داده بشه ایران رو به ابرقدرت تبدیل می‌کنن ولی توی کشور همه می‌دونیم به چی بها داده میشه...!!!!!!!!!!!اینا رفتن کار درستی کردن بقیه هم زورتون رو بزنین برین وگرنه مثل ما میپوسین هیچکی هم عین خیالش نیست
هیچ کسی تو کشور ما نمیتونه کاری بکنه. بهش اجازه نمیدن. فعلا مشخص کنید صندوق عقب ماشینتون حزیم خصوصیه یا نا تا بعد
این مملکت نیاز به متخصص نداره, این مملکت. تا زمانیکه نفت مفت داره فقط دلال و رانت خوار نیاز داره.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
احسنت . مرسی
سلام. دکتر ایمان افتخاری دارای دو مدال جهانی المپیاد ریاضی (در سالهای دوم و چهارم دبیرستان) با نمره کامل است. دوره دکتری ریاضی و پسا دکتری را در دانشگاههای پرینستون و هاروارد گذرانده است. ایشان فردی بسیار وارسته است که بعد از این همه افتخارات علمی به ایران بازگشته است. واقعا نمونه مشابه مریم میرزاخانی است. اما الان حدود هشت سال است به ایران آمده است. سوال بزرگی که ذهن بنده را مشغول کرده است این است که چرا ایشان تاکنون نتوانسته است عضو هیات علمی هیچیک از دانشگاههای معتبر ایران مثل شریف یا تهران شود؟؟؟؟؟؟
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۲۱:۰۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
چون عقل نداشته و احساساتی عمل کرده.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
خوب مشخصه یا پارتی نداشته یا فن پاچه خواری و.......بلد نیست
یک استاد شریف
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
همین بهتر که استخدام نشده و حداقل دلش خوش است که فکر می کند چیز دندانگیری وجود دارد. وقتی استخدام شریف شد و یک حقوق کمتر از سه میلیون تومان تازه با تاخیر دریافت کرد تازه آن موقع است که می فهمد که اولا چه اشتباهی کرده که برگشته و ثانیا چه اشتباهی کرده که دوست داشته هیات علمی دانشگاه شریف یا تهران شود.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۶
تا درس عبرتی بشود برای بقیه
ناشناس
| Germany |
۰۱:۱۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
تا زمانی که این تبعیضهای اجتماعی سیاسی وسهمیه ای وجود داشته باشد امیدی به امثالی مرحوم میرزاخانی در کشورمان هرگز وجود نخواهد داشت
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۱:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
سلام آقای دکتر افتخاری رییس محترم مرکز تحقیقات بخش ریاضی هستند که ارزشی بیش از هیات علمی دانشگاه دارد
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
دقیقا با نظراتان موافقم
همسر من هم استاد دپارتمان برق شریف و یک نابغه است که به ایران بازگشته
چقدر واقعا به ایشون و سایر استاد برق شریف که اکثریت از دانشگاه های معتبر خارج برای خدمت به مملکت شان برگشته اند ما بها می دهیم نه فرصت کار تحقیقاتی برای صنعت وجود ندارد و مالی هم که
حتی ما جرات بچه دار شدن هم با این شرایط نداریم
همسرم اندازه آبدارچی حقوق می گیره 3 ملیون
پس لطفا نفرمایید که مریم میرزاخانی باید بر می گشت شما چقدر به نوابغ و فرهیختگانی که هم اکنون به میهن عزیزمان برگشته اند میدان و فرصت می دهید دلم خیلی گرفته چون من به عنوان همسرشون خیلی از ایشون خواستم به ایران برگردند خودم هم یک شریفی هستم توی شرکت نفت کار می کنم رئیسم جلوی پیشرفت منو گرفته و من حتی ترفیع به اندازه دانشگاه آزادی ها یی که تو واحد من هستند نگرفته ام و همش باید این حرفش را تحمل کنم که میگه اگر طرف آدم حسابی بود ایران بر نمی گشت خیلی خیلی سخته که توانایی و علاقه به خدمت به کشورت رو داشته باشی و نگذارند و افزون بر آن علم محدود به مرزهای سیاسی و جغرافیایی نیست و کل بشریت از اون استفاده می کنه سعی کنیم که ظواهر رو نبینیم و یک مقدار زیر پوست اتفاقات رو تحلیل کنیم من هرگز از کسانی که اختیار عمل به من و همسرم در کشور خودمون رو ندادند نمی گذرم و جواب آنها با یگانه عالم است که به عدل مهربان ترین فوق العاده ایمان دارم
البته بازم می گم دلم خیلی شکسته و نمی دونم تا
کی می تونم این وضع رو تحمل کنیم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
چون بعضییا چشم دیدن بهتر از خودشونو ندارن
ناشناس
| Germany |
۰۱:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۸
اگه دانشگاه شریف بود که خدای نکرده با اساتید اونجا با آسانسور سقوط می کردند
البته یک واقعیت تلخ هم این هست که افرادی مثل مرحوم پروفسور میززاخانی برای حداقل ارائه یک کنفرانس هم به کشور نیامدن...
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۸
میومد همین شما ها میگرفتینش
ميدونم مطلب منو نميذاريد ولي گفتني رو بايد گفت:

قاسم اكسيري فرد رو ميشناسيد؟؟؟
از هم دوره اي هاي خانم ميرزاخاني بودن در المپياد كه به ايران برگشتن.
- به خاطر "صداي زنانه ايشان" از هيئت علمي خواجه نصير اخراج شد!!!!!
- تابلو اعتراضي گرفت دستش جلو دانشگاه ايستاد!!!!
- تخته سياه گذاشت تو خيابون به مردم فيزيك در ميداد!!!!
- با احضار به دادسرا از تدريس در خيابئن هم منع شد.
- همچنان پيگير گرفتن مجوز تدريس است.

اين مملكت قدردان كساني كه فكر ميكنند نيست و به همين دليل هم از نظر فرهنگي و هم اقتصادي به اين روز افتاده
جیب واپسان اجازه نمی دهند
سردبیر محترم
ضمن قدردانی از مطلب بسیار خوبتان، استاد تمام یکی از داشگاههای دولتی هستم. سعی کرده ام در کارم حرفه ای باشم و روزی حداقل 10 ساعت در مسیر حرفه ام به گمان خودم تلاش می کنم. رضایت نسبی از عملکردم وجود دارد و می گویند درجاتی از نخبگی در اینجانب وجود دارد. اما امروز بهد از حدود دو دهه کار علمی در سطح حداقل ملی، احساس خسران می کنم. بر من خرده نگیرید که چرا ناشکری! در همین گروه علمی خودم همکارانی را می بینم که ماهی 10 ساعت هم حضور ندارند و در آخر ماه هر دو ما حقوق یکسانی می گیریم در حالی که ایشان چند تجارت دیگر هم دارد. بی عدالتی بیداد می کند و تردید نکنید که تا ظلم و بی عدالتی است هیچ پیشرفت واقعی حاصل نمی شود. بی چاره مملکتی که نخبگانش احساس باختن و خسران از عملکرد صادقانه خویش داشته باشند. هر که در این فضای ریا و تزویر حقه باز تر باشد توفیقات فراوان تری دارد.
به خانم مریم میرزاخانی چه پیشنهادی می‌توانستید بکنید که حتی ارزش نگاه کردن بهش را داشته باشه؟ فکر کردن پیش کش! وقتی کسی خیلی بیشتر از محیط اطرافش پتانسیل داره و در دوربرش کسی نمی‌تواند برایش کاری انجام بدهد حتما باید برود جایی که بتواند از قابلیتش استفاده کند
توی متن اومده که :
به رغم همه اظهار محبت هایی که پس از مرگ مریم میرزاخانی شکل گرفته و قطعاً کسی آن را نکوهش نمی کند ...
مطمئنی کسی نکوهش نمی کند . شما رو به بعضی کامنتها در دو سه روز اخیر در همین سایت خودتون ارجاع می دم .
اساسآ سیستیم مدیریت ایران نمی تواند نخبه پرور و نگهدارنده و جذب کننده نخبگان باشد.
از همه مسئولینی که بدلائل مختلف از فوت این فرهیخته علمی اظهار تاسف کردند می توان یک سئوال پرسید!

اگر مرحوم مریم میرزاخانی پس از سالها فعالیت و درخشش در دنیای ریاضیات، تصمیم می گرفت که به عنوان عضوی از اعضای هیات علمی یک دانشگاه برتر کشور مثلا دانشگاه شریف باشد و به مردم خود خدمت کند آیا سیستم گزینش دانشگاه و وزارت عتف او را پذیرش می کرد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
آب از سرچشمه آلوده است .تا زمانیکه ملاک گزینش ریش و رد مهر روی پیشونی باشد وضع همین است و بس
بله با شما موافقم. ایشان باید می ماند در ایران تا به سرنوشت هم دوره ایهایش که در جاده خوزستان به کتم مرگ رفتند، دچار شود
جوگیر شدین دوباره؟ جوری نوشتین که انگار از در و دیوار نخبه می ریزه؟
من رفتم مصاحبه هیات علمی دانشگاه صنعتی اصفهان مصاحبه علمی 10 دقیقه طول کشید مصاحبه عقیدتی 45 دقیقه!!!! یکی تو جلسه در مورد حجاب مادرم سوال میکرد میگفت چادریه با مانتو میپوشه!!!!
او در غربت نمرد انجا وطنش بود
ایشان همسر و فرزند در امریکا داشتند و اگر ۱۰ برابر حقوق را هم بهشون میدادند به ایران برنمیگشتند
در ایران هم از توجه و امکانات کمی برخوردار نبودند و مطمئنا بیکار هم نمیماندند با اینحال رفتند دیگه بیخودی خود زنی نکنید انهایی را که علاقه به بازگشت دارند یا تلاش به ماندن دریابید
یک مقاله حرف حساب.
تا زمانی که در دانشگاهها پخمه ها بر نخبگان مدیریت می کنند وضعیت همین گونه خواهد بود و اوضاع بهتر نمی شود
من فارغ التحصیل شریفم با مدرک فوق لیسانس و در یکی ارگانهای نظامی مشغولم درامدم ماهانه 2.6 میلیونه. سرپرستم مدرک پایین تر از دانشگاه بسیار پایین تر ولی سابقه بیشتره جانشین سرپرست بنده هم با مدرکی بسیار پایینتر و دانشگاه پایینتر و سابقه یه کم بیشتر از بنده هست. از همه بدتر کارهایی که باید انجام بدم در حد تکنسین و بسیار محقره و احساس فسیل شدن دارم. با این تفاسیر به عنوان یه ادم مذهبی که از دولتمردان امریکا نفرت دارم ولی همچنان نمیتونم به دوستانم در خارج از کشور بگم که برگردید ایران چون میدونم عزتشون له میشه.
فکر میکنید اگه امکانات مالی و تحقیقاتی برای نخبگان تامین بشه میمونن؟ اونا به چیزایی بیشتر از اینا نیاز دارن مثل مبارزه جدی با رشوه و اختلاس. عدم دادن مسوولیت به صرف داشتن فقط تعهد. عدم مخالفت با چیزایی مثل سند. 2030 . عدم تبعیض جنسیتی. و خیلی چیزای دیگه که اگه بگم چاپ نمیشه
متاسفانه گرنت های تحقیقاتی در دانشگاه ها دست افراد بی سواد و عمدتا با سن بالا می باشد. در دانشگاه های معتبر افرادی داریم با سابقه 32 سال به بالا حتی 40 سال و ماشالله کم هم نیستند!!!
که چی
صدها هزار مریم میرزاخانی در کشورهایی که قدر دان آنها هستند در حال خدمات دهی به پیشرفت بشریت هستند
مشكل اين است كه نخبه ها بايد از اين مملكت بروند تا بفهميد نخبه هستند.
ایرانیها جوگیر هستند
ده تا میرزاخانی توی ایران را نمی بینند ولی یکی را می بینند
کسی تا حالا نگفته ما جز اسم ایرانی چه سودی برای ملتمان داشته ایم
همه ما در همه امور صاحب نظر و متخصص هستیم
...
سال 76 هفت نخبه را با اتوبوس قراضه فرستادید ته دره و اوج جوانی و نبوغ از دنیا رفتند . مریم میرزاخانی بازمانده حادثه بود . مملکتی که حاضر نیست برای نخبه هاش یک پول بلیط هواپیما بده انتظار نداشته باشه نابغه ای مثل مریم اینجا بمونه . بهترین کار را کرد رفت جایی که در این مدت کوتاه عمرش مفید ترین کارها کرد. می موند الان معلوم نیست چه کار میکرد. .
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری.
شما قدر همین نخبه گانی که در دانشگاه صنعتی شریف باقی مانده اند را نصفه و نیمه بدانید و حقوق اساتید ایشان که به رغم درجات بالای علمی در حد مشاغل خدماتی هم شاید گاهی اوقات نباشد را دریابید. اگر احترام ایشان را نگه دارید شاید آنهایی از ایشان که رها کرده اند و رفته اند هم متوجه شوند که احترامی دارند ولی تا وقتی که می بییند اوضاع همتایان داخلی ایشان این است از ترک وطن خشنود هم خواهند بود.
تا ما متفکران و استادانی مثل یامینی و عباسی و رائفی و روازاده داریم نیاز به امثال میرزاخانی نداریم.
سلام.
من هم رتبه تک رقمی کنکور بودم و الان در هلند کار میکم و بچه زابل در استان سیستان و بلوچستان هستم. خیلی هم دوست دارم برگردم و توی همون زابل کار کنم. اما وقتی به استعدادم بها داده نمیشه ترجیح میدهم اینجا بمونم و حداقل با درامد خوبی که دارم به بچه های یتیم و فقیر سیستان کمک کنم و کمک دانشجویانی باشم که دنبال ادامه تحصیل در خارج هستند و مشاور دانشجویان ارشد و دکتری باشم و براشون مواد ازمایشگاهی از اینجا بفرستم.
واقعا" اگراینطوره باید گفت غیرممکنه.
جهان هزاران ميرزاخاني ندارد چه برسد بما
بله نخبه زياد داريم ولي هر صد سال يك بار ايران شايد يكي مانند ميرزاخاني بخود ببيند
«از المپیادی‌های هم‌دوره‌ای مریم میرزاخانی، فقط یک نفر بعد از تکمیل تحصیلات به ایران برگشت. قاسم اکسیری‌فرد؛ بچه خونگرم جهرم. او در تهران عضو هیئت‌علمی دانشگاه خواجه‌نصیر شد و مشغول پژوهش در زمینه فیزیک ذرات بنیادی و گرانش.
ولی در ایران بعد از مدتی به جرم/بهانه اینکه «صدایش زنانه است» از ادامه کارش جلوگیری کردند... نوشتن در اينباره عجیب است. شاید فقط لوئیس بونوئل میتواند سورئالیسم این موقعیت را به تصویر بکشد. با این حال، قاسم خواست که از منطقی‌ترین راه‌هایی که به ذهنش میرسید برای حق تدریس‌ و پژوهش‌اش بجنگد. کسانیکه که او را میشناسند میدانند در این مدت کلکسیون نسبتاً کاملی از تمام مصائب ممکن برای یک چهره دانشگاهی به سرش آمد. به هر طریقی که به ذهنش رسید اعتراض کرد. هر کسی را میتوانست ملاقات کرد تا به این ظلم عیان و آبزرد شکایت کند. همه را‌ه‌ها به رویش قفل شد. گرگ شرایط کاری ایران نبود به نظرم.
«خاکی صدیق» رئیس دانشگاه خواجه‌نصیر دستور داده بود حراست به داخل دانشگاه راهش ندهد. دانشجوها مفصل اعتراض کردند، بی‌فایده بود. اساتید و فیزیکدانان داخلی و خارجی در حمایتش نامه نوشتند، بی‌اثر. مدتی با تابلوی اعتراضی جلو دانشگاه ‌می‌ایستاد. بعد تصمیم گرفت در همان خیابان تخته ببرد و به تدریس فیزیک برای عموم مشغول شود. گزارش‌هایش را روی فیسبوک میگذاشت. میگفت بیشترین سوالات رهگذران درباره نسبیت عام است. با احضار به دادسرا، تدریس فیزیک در خیابان را هم بر او ممنوع کردند. پس از مدتی حتی از ورودش به ساختمان وزارت علوم برای تسلیم شکایت‌نامه‌اش جلوگیری شد. مقامات وزارت علوم از دیدار با او سرباز می‌زدند.
طبعاً ماجرا کمی سیاسی شد. مسیح علینژاد درباره صدای دردسرسازش با او مصاحبه کرد و ماجرایش در وبسیات‌های خبری منعکس شد. مثل تمام آدمهای عادی که هیچ چاره‌‌ دیگری برای مشکلات غیرسیاسی نمیابند، متوجه شد کار از بیخ و بن می‌لنگد. تصمیم گرفت برای نمایندگی شهر جهرم در مجلس شورای اسلامی ثبت‌نام کند تا شاید گره مشکلات را در لایه عمیق‌تری باز کند. صلاحیت‌اش «احراز نشد». طبعاً بدون اعلام دلیل. پرونده‌اش را هنوز پی‌میگیرد. اراده عجیبی دارد. واقعاً امیدوارم مشکلش به طریقی حل شود. حیف است.
در جوانی افسوس میخوردم که استیون هاوکینگ بدشانس‌ترین و حیف‌ترین نابغه جهان است. الان میدانم حداقل در زمان و مكان درستی بیمار شد. قدر ديد و بر صدر نشست. در یک زمان یا جامعه‌ای بدوی‌تر، ممکن بود به عنوان عنصر بی‌مصرف بیندازندنش توی کوره.»
- این متن متعلق به آقای حامد هاشمی ست و برگرفته از صفحه فیس بوک ایشان
به وضع همینایی که الان تو کشورن رسیدگی بشه
اونایی ک رفتن پیشکش
به وضع همینایی که الان تو کشورن رسیدگی بشه
اونایی ک رفتن پیشکش
اینجا موندن یعنی حروم شدن و اتلاف عمر ، این مملکت لیاقت نخبگان رو نداره
یک سری از بدیهی ترین عوامل فرار نخبه ها و غیر نخبه ها: فساد مالی عمده - اختلاف طبقاتی زیاد - تورم بالا - مشکل اشتغال - مشکل مسکن - مشکل ازدواج - سربازی اجباری - حجاب اجباری - اینترنت محدود - ماهواره ممنوع - موسیقی ممنوع - و غیره
نتیجه تمام اینها میشه ناامیدی مطلق از آینده کشور. انتظار دارید نخبه یا غیر نخبه میل به موندن داشته باشه؟!!!!!
خيلي هم طرفو گندش نكنيد دوست داشته بي حجاب و بي نماز و بي روزه و خلاصه بي دين اسلام باشه و در كشور پيشرفته زندگي مرفه هم داشته باشه و هم درامد بالايي داشته باشه و هم شهرت هم داشته باشه در كنارشم كار علمي ، اونوقت ميگين چرا ايران بهش بي مهري كرده جمع كنيد چرت و پرتاتونو
اینکه شرایط نامطلوب داخلی برا نخبگان علمی داریم تا حدودی درست است لکن باید این موضوع را هم در نظر داشت که منابع انسانی هستند که یک کشور را سرآمد می کنند . آمریکا و انگلستان و امثالهم با تکیه بر چنین افرادی که تعدادشان در آنجا بسیار زیاد است اکنون دارای قدرت شده اند. گرچه دانشمند ما در آنجا دارای رفاه خواهد شد اما باید بداند که دارد عمر و استعدادش را صرف پیشرفت قدرتهایی می کند که منشا تمام فساد حال حاضر روی زمین هستند. با حمایت آمریکا مسلمانان میانمار و 80 هزار کودک زیر 5 سال در آستانه مرگ قرار گرفته اند. با حمایت آمریکا داعش و بوکوحرام به خونریزی پرداختند. به نظر من هیچ دلیلی ندارد که از دانشمندی که در جهت اعتلای استکبار قدم بردارد تقدیر یا تشکری شود. ر آنها رفاه را به قیمت راه رفتن بر روی اموال غارت شده هند و آفریقا و خاور ماینه و ... خریده اند.
شما کتاب نخبه کشی را بخوانید می فهمید که مشکل از ملت است ! این ملت نخبه کش است ! مگر مصدق را نکشتند ! مگر امیر کبیر را نکشتند ! ملت ما تمامی افرادی را که از جامعه خود جلوتر باشند را می کشد ! دیگر به دشمن نیازی نیست ! برادر زاده ام در همان مدرسه فررزانگان است دختری است که از بچگی متوجه استعداد او شده بودم وقتی که در مدرسه تیزهوشان قبول شد مادرش فکر می کرد که امتحانش را خراب کرده قبول نمی شود بهش گفتم نه قبول می شود چون متوجه استعدادش شده بودم از همان بچگی دارای هوش و استعداد بود در یک سالگی جمله میگفت ! جملاتش کامل بود و بی معنی حرف نمی زد ! سال قبل امد یک چادری که مادرش بریده و کوک کردهب ود دا داد به من تا برایش چرخ کنم ! گفت چادر نماز است باید بگذارد در گنجه مدرسه برای نماز جماعت ! گفت خوب مجبوریم دیگر !!!! گفتم عمه جان مجبور نیستی ! گفت نه باید برویم نماز جماعت اجباری است ! بهش گفتم خدا اینهمه نعمت به تو داده است ! زیبایی ! استعداد ! هوش ! پدر و مادر خوب و مهربان ! سلامتی ! قد بلند ! خوش زبانی و اخلاق حسنه ! نمی خواهی از خداوند به خاطر این نعمتها تشکر کنی ! خندید و گفت چرا ! راست می گی ! ولی وقتی اجبار می کنند ادم بدش میاد !!!!! فکر کردم ببین تو را به خدا از حالا دارند به بچه ها دو رویی را اموزش می دهند ! اینها باهوش هستند و یاد می گیرند که موقعیت ها را از دست ندهند ولی تا کی می توان به شعور و شخصیت چنین افراد باهوشی توهین کرد !
واقعیت این است که مردم ومسئولین ایرانی عاشق حرکات نمایشی هستند.اما در عمل کمتر ظاهر می شوند.
قدر آیینه در آن وقت بدانید که هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست
واقعیت اینه که یک نابغه ایرانی تا در یک دانشگاه معتبر غربی نره و استعدادش شکوفا نشه اصلا دیده نمیشه. مستندی هست بنام میراث آلبرتا در مورد مهاجرت نخبگان ایرانی به غرب که در مورد علل فرار مغزها از ایران صحبت میکنه.اگر با تعمق به آن توجه کنیم متوجه می شویم که اکثرا از بی برنامگی دانشگاههای ما و برخورد غلط و گاها توام با تمسخر مسئولان در سازمانها برای جذب آنها شکایت داشته اند. چرا یک نابغه در ایران از آنسوی مرزها رصد میشه و دعوتنامه براش صادر میشه اما همون نابغه در کنار ما بهش بی توجهی میشه.
تو غربت بمیرن بهتر از اینکه تو این مملکت بمونن و بهشون بهایی داده نشه
چرا غرب میتونه دانشجو دکترا از ایران بگیره و بهش حقوق بده ولی دلنشجوی دکترا تو ایران باید یه پولی هم خرج کنه
به نظر من روسای جمهور که از اول انقلاب با رای مردم انتخاب شدند مقصر اصلی این وضعیت نخبگان علمی هستند چون اولا اعضای کابینه را خودشون انتخاب می کنند و ثانیا برای هر کاری می توانند ردیف اعتباری در نظر بگیرند اما هر رییس جمهوری امد فقط بفکر جیب خود واطرافیانش بود و متاسفانه یا بخاطر حسادت ویا یا بی تفاوتی نسبت به سرنوشت جامعه 8 سال را گذراند ورفت. چطور در دولتهای قبل مثلا یک شبه قیمت سوخت را دوبرابر کردند و کوچکترین اعتراضی هم نشد و یا قیمت اجناس وخدمات در طول یک سال چند برابر شد وباز مردم سکوت کردند ایا دولتها نمی توانستند از بابت اضافه درامدهای اینچنینی یک سهم کوچکی را برای نخبگان در نظر بگیرند تا از مملکت خارج نشوند بله میتوانستند اما نکردند و اینها تمامشان زیر دین این نخبگان عزیز هستند و باید پاسخگوی اعمال خودشان در محضر خدا وخلق خدا باشند. همه مردم با جان ودل موافق این کار هستند و خوشحال می شوند که به نخبگان باید توجه ویژه ای شود چون انها هستند که می توانند با خلاقیت خود چرخهای از کار افتاده اقتصاد. فرهنگ . سیاست و راه وروش درست زندگی کردن را با خلاقیت وابتکار خود به حرکت وادارند و جامعه ای پویا وشاداب را رقم بزنند . مشکل ما این است که مدیر ومدبردلسوز ونخبه در حوزه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی نداریم هر چه داریم براساس پارتی و باند بازی می باشد و هر کسی مقامی دارد تخصصش را ندارد بخاطر همین است که متاسفانه وضعیت جامعه ما اینچنین است. خدایا کاری کن که نخبگان دلسوز ومتعهد زمام عموم مملکت را در دست بگیرند و راه دزدی بعضیها نیز بسته شود . امین یا رب العالمین. تابناک عزیز لطفا این متن را نمایش بده.متشکرم
معلوم نیست تو این کشور چه خبره؟
پروفسور علی جوان مخترع اولین لیزر گازی دنیا در 22 شهریور ش395 فوت کرد، انگار هیچ کس اصلا او را نمی شناخت.
همین الان دهها دانشمند ایرانی در داخل و خارج در راه علم تلاش می کنند و حتی برخی از آنها پروژه های خیریه در داخل و خارج اجرا می کنند اما انگار نه انگار؟
آقای کامران نجف زاده که از پریده پشه های اطراف کاخ سفید هم گزارش تهیه میکنه اصلا هیچ ایرانی رو تو خارج نمیشناسه؟ انگار نه انگار.
همین الان پروفسور بهزاد رضوی کسی که کتابهاش در دانشگاههای سطح اول دنیا در رشته برق و الکترونیک تدریس میشه ولی انگار نه انگار که ایرانی است و ... .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
اینها فقط پرفسور حسابی رو می شناسند که دنیا نمی شناسه
تبریز
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
آقای 16.9 باید به اطلاع تان برسانم که همین نخبه گان ازهمان دانشگاهی فارغ تحصیل شده اند که به همت و پشتکاری پرفسور حسابی با اخذ زمین و بودجه از رضا شاه احداث کردند حسابی را دنیا خوب می شناسه من و تو نمی شناسیم
انسانهای نخبه، انسانهای پژوهشگر نیاز به امکانات، ایجاد شرایط مناسب تحقیقاتی و زیرساختهای لازم برای پژوهش دارند. مثل اسفند روی آتش توان سکون رو ندارند. اکثر این افراد در بالاترین سطح علمی مشغول به کار با هزار بدبختی و البته با دستاوردهای اندک هستند. بر اساس کدام زیرساخت یک پژوهشگر بایستی کار تحقیقاتی انجام بده و نهایتا کارش به کدام درد این مملکت بخوره؟ کجا حاضره بیاد روی کار این نخبگان سرمایه گذاری کنه؟ بر اساس کدوم چشم انداز پژوهشی و صنعتی در کشور؟ چه کسی یا ارگان یا سازمانی برنامه مثلا صنعت خودرو کشور رو تا 20 سال آینده خبر داره؟ آیین نامه وزارت علوم مقاله محور هست. یعنی مقاله بنویس از صبح تا به شب و از شب تا به صبح. با امکانات حداقلی و دانشجویانی که فکر رفتن از سرشون یک لحظه خارج نمیشه. بعدشم پز بدیم که بله. پژوهگر پرسشگری که صبح مکیره تو محل کارش شب میاد بیرون یا تو آزمایشگاه، یا در حال تدریس یا تحقیق باید باشه درگیر هزار تا بدبختی هست که که کم کم نخبلگی از سرش بپره.
شخصا بسیار از مرگ ایشان در مقام یک دانشمند متاسفم اما به نظرم برخی از هم میهنان عزیز کمی دچار اغراق شده اند. خانم میرزاخانی با منابع این کشور درس خوانده اند، به المپیادها اعزام شده اند و موفق به جلب نظر دانشگاه های آمریکایی شده اند. و سپس با تصمیم شخصی اقدام به مهاجرت کرده و در آمریکا به تحصیل و کار پرداخته اند و به عنوان یک آمریکایی موفق شده، جایزه دریافت کرده و معروف شده اند. تا جایی که من میدانم ایشان در هیچ مراسم رسمی ای به تبار خود نبالیده و ایرانی بودن خود را اعلام نیز نکرده اند. و باز تا جایی که من میدانم ایشان در کشور مادری اشان نیز هرگز منشا خدمت، حداقل در برابر امکاناتی که دریافت کرده اند، از تدری گرفته تا تحقیق نبوده اند. پس چرا ما باید گریبان خود را چنین برای فردی که سالهاست از کشور رفته و هرگز هم برای کشورش کاری نکرده است، بدرانیم؟ افراد مستعد و دانشمند بسیاری در این کشور هستند که از ایشان هیچ کم نداشته اند اما خدمت در کشور را به فعالیت در کشورهای دیگر ترجیح داده اند. بله شرایط در کشور ما سخت است، میزان درامدها پایین است، تحقیق موانعی بزرگ در برابر خود دارد، استانداردها پایین است...من همه ی اینها را میدانم و دقیقا به همین دلیل برای افراد نخبه ای که اینجا میمانند و مصدر خدمت میشوند احترامی بسیار بیشتر قائلم تا برای آنها که مهاجرت را برمیگزنند. من برای آن معلمی که در روستاها درس میدهد یا پزشکانی که با امکانات ناچیز درد ما را درمان میکنند احترام بیشتری قائلم تا برای کسانی که بار میهن پرستی را گران دانسته و به بهانه های مختلف از کشور میروند. هرکسی میتواند به بهانه های مختلف از این کشور برود و موفقیت خود را در دیگر کشورها بیازماید، هیچ منعی نیست، اما دیگر به چه دلیلی باید کشور را بدهکار به ایشان دانست؟ از نظر من یک ریاضیدان آمریکایی فوت کرده و من بسیار متاسفم ولی بگذارید به نخبگانی که اینجا مانده و برای کشور زحمت میکشند فکر کنیم و ...با درود.
میگوییم ومیسوزیم همین
دختر من که الان مدیر بخش مهمی از میکروسافت هست میگوید اول کارم تو شرکت رییس شرکت عکسی از خانم میرزاخانی به من داد وگفت هروقت خواستی الهام بگیری به او نگاه کن
مریم میرزاخانی ودختر من وهزاران نفر امثال انها را میپروریم وبه علت نبود شرایط مناسب تقدیم دیگران میکنیم وفقط حرفش برای ما میماند همین
من دانشج.ی دکترا در خارج هستم. بورس کامل از کشور حارجی دارم. کارمند رسمی دولت هم هستم و با مرخصی بدون حقوق اومدم برای تحصیل. توی این مدت یه پوستی از من کندن که خدا میدونه. محل کارم تهران بوده من رو فرستادن جنوب کشور. جقوق که به من ندادن هیچ عیدی سال قبل رو هم که کار کردم الان که 4 ماه از سال میگذره بهم ندادن. کلی تهدید و ارعاب کردن که احراجت میکنیم و ال میکنیم، بل میکنیم. پ.ل . جقوق نخواستیم. فقط بگدارید راحت درسمون رو بخونیم. نحبه هم نیستم. ولی مثل بعضیها هم با رانت و پول و رشوه و پارتی بازی هم دانشگاه نرفتم.
پاسخ ها
ناشناس
| Canada |
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۷
ضمنا توی این مدت به هرکس که عقلم می رسید نامه زدم. از
مسئولین سازمان مربوط به خودم تا رییس جمهور و وزارت علوم و غیره. دریغ از یک پاسخ ولو فرمالیته
من نمیقهمم چرا کسی در مورد فوت مشکوک ایشون چیزی نمیگیه حتی روسا گقتن ترور شده اما شماها مثل همیشه چرت و پرت پخش میکنید
این کشور کشور پزشکان است نخبه ها باید مهاجرت کنند.
شاید زمانی برسد که مدیران دولتی از لابی پزشکان نجات پیدا کنند و بفهمند که کشور با آمپول و سرنگ پیشرفت نمی کند.
الان اگه بخای استخدام عادی دستگاههای دولتی بشی باید کلی پارتی و غیره داشته باشی بعدش هم گزینش واسه 1 میلیون حقوق بجای نکیر و منکر ازت سوالاشون رو میکنن . در دستگاههای خصوصی هم که باید سابقه کار داشته باشی یعنی مادر زادی یه کار رو بلد باشی. ولی اگر طلبه شی کلی عزت و احترام و حقوق هم میدن و کلی مزایا و بدون سابقه کار
اقا یه دکتر میشناسم در حد دکتر سمیعی متخصص مغز ولی رشته اش یه چیز دیگه هستش و یکی از متدهای جراحی در جهان به اسم این اقای ایرانی ثبت شده اما بخاطر اذیتهای سازمان غیر مردمی امور مالیاتی قید ایران را زد
چرا مریم میرزاخانی و میرزاخانی ها باید ایران می موندند؟ مگر برایشان ارزش و احترامی قایل بودند خوب کردند که رفتند امیدوارم هرگز هم برنگردند تا سرنوشتی مانند دکتر قاسم اکسیری فرد داشته باشند ایشون از هم دوره ای های خانم میرزاخانی و نفر اول المپیاد فیزیک بودند که با دکترا از اروپا برگشتند به کشور ولی با دلیل احمقانه ایی با عنوان داشتن تن صدای زنانه از کار اخر اج شدند شرم بر همچنین سیستم اموزشی و دانشگاهی مایه خجالت و سر افکندگی است و بس. من به عنوان یک ایرانی به نخبگان پیشنهاد می کنم اگر بنا است مانند دکتر اکسیری فرد بشوید هر چه زودتر از ایران بروید شنیدن افتخاراتتون برای ما ایرانیان بس که هیچ از سرمان هم زیادیه.به قول سعدی بزرگ که می فرماید : حب وطن گر چه حدیثی است شریف نتوان مرد به ذلت که من اینجا زادم/
مهاجرت در ذات برخی وجود دارد وبیشتر توجیحات بهانه است جلوی یک مهاجر را با هیچ امتیازی نمیتوان گرفت
اینکه نوشتید همون تتلو براتون بسه.اینو خوب اومدی .کلی خندیدم.20 دقیقه خندیدم.مرسی از همه
من کشورم و دینم را دوست می دارم.من دکتری تخصصی در یکی از دانشگاههای ازاد تدریس میکنم.پسرم در یکی از کشورهای اروپایی پژوهشگراست. خیلی ناراحت بودم که چرا به ایران نمیاید و برای کشورش کار نمی کند.
در هفته گذشته من مشغول کارها و مطالعاتی بودم که اول مهر به فرصت مطالعاتی بروم. همه برنامه زندگی و کارهام اماده بود .از کارگزینی دانشگاه زنگ میزنند بیایید حکم قطع همکاری بادانشگاه را بگیرید.
از شما سوال میکنم میتوان یک لحظه گفت بابخشنامه جدید و ....با آبرو و روحیه انسانها بازی کرد؟
شخصیت انسانها فدای پول و عمل کرد بد دیگران میشود.
آیا باز به پسرم یا پسرهای دیگر بگویم چرا برنمی گردید؟
پروفسور میرزا خانی که جای خود داردو دنیا کمتر کسانی مثل اینها را سراغ دارد.
بیایید بخود بیاییم.
تو کشوری که معلمش مسافرکشی میکنه و این ارزش معلمه معلومه خروجی این میشه . سیزده ساله معلمم اینقدر تحقیر توهین از مسئولان مردم شنیدم
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار