حقوق و تکالیف کارگران و کارفرمایان در مقابل یکدیگر چیست؟

کدومش تو ایران عمل میشه؟

کارگر یعنی کسی که کارفرما هر جوری دلش خواست باهاش رفتار کنه . اگر مطالبه ای داشت بگن طبق قانون نمیشه و اگه قانونی بود بگن مصوبه هیئت مدیره میگه نمیشه. آخرش هم یا باید سرت رو بندازی پائین و کار کنی یا باید بذاری بری و بیکار شی.
در مملکتی که کار نیست اجرای قانون کار از اون حرفاست که آدم دوست داره سرش رو بکوبه به لبه تیز آرماتور سایز 32

سلام
ضمن تشکر از این مطلب،
چرا هرجا عکس کارگر را که نشان میدهید از چهرهای خایک، روغنی و کثیف استفاده می نمایید.

ماموران وزارت کار ماموران کسب درآمد بیشتر وزارت کارند.سعی می کنند به انحای مختلف با ابزار قرار دادن کارگران، چیزی از کارفرما بکنند ولی این مسئله و بخشی از مقررات وزارت کار علاوه بر اینکه به ضرر کسب و کار و اشتغال کشور است، لزوما به سود کارگر نیست اما سود متقنی برای وزرا تخانه است.

چرا وزارت کار میزان درآمد و هزینه کرد خود را هر سال برای عموم منتشر نمی کند؟ چقدر از درآمدش صرف حمایت از کارگر و ترویج اشتغال می شود؟

بهترین راه این است که کارگر خوب کارکند و با فشار بر دولت حقوقش نیز از کارفرما اخذ شود کمتر کارگرانی هستند در ایران خوب کار کنند ان دسته از کارگران که در محیط کار قانون را رعایت و منظم و خوب کار میکنند رفتار مثبتشان نادیده گرفته میشود وجدان کاری در ایران بسیار ضعیف است محیط کار در ایران بسیار استرس زا است سلامت جسمانی و روانی کارگران نادیده گرفته میشود و حق السعی پرداختی توسط کارفرما بسیار کم است و کفاف مخارج زندگی یک کارگر را نمیدهد رفتار با کارگر در ایران برده داری در امریکا و اروپا را در ذهن انسان زنده میکند کارگران ستونهای رشد جامعه یک کشور برای توسعه هستند

من یک کارفرما هستم که در چند سال گذشته سعی کردم با وجود تمام مشکلات موجود زمینه اشتغال چند نفر را حفظ کنم. اما قوانین کارفرماها را اتوماتیک به سمت میبره که پرسنل خودشون را کم کنند، و این یعنی بیکاری تعدادی بیشتر از افراد جامعه.... به نظر من اونهایی که قوانین را تدوین می کنند فقط میخواهند به همه بگن که ما به فکر قشر کارگر هستیم، اما مسئولیتش را به عهده کارفرماها بیاندازند.

از دیدگاه اقتصادی مزد یکی از هزینه‌های تولید و عوض کار است.
سئوال:
1- چه اتفاقی در اقتصاد باید بیفتد که بتوان حق السعی کارگر را نه افزایش که به حد معقول رساند که . هم به نفع کارگر و هم عموم مردم و هم کارفرما گردد.
2- با این اسناد که مزد یکی از عوامل قیمت تمام شده محصول خواهد بود . آیا پائین آوردن و نگه داشتن این قیمت به قیمت ناتوانی کارگر و به جهت رفاه عموم و حفظ کارفرما تا چه زمان قابل توجیه است .
3- کشور هائی که میان قیمت تمام شده و توان مردم و توان مادی کارگر و کارفرما تعادل بر قرار نموده اند .چه ویژگی بر اقتصاد انها حاکم است که ما توان برقراری این تعادل را نداریم .
آیا مرگ یکبار شیون یکبار - کار ساز این مسئله نیست . تا کی کارگر توان درجا زدن دارد .
4- آیا عدالت است که کارگر با این شرایط کارکند و دیگرانی حداقل 40 درصد متمول این جامعه از دسترنج او بهره مند شود.

5- مگر خانواده این کارگر بخشی از این عمومی نیست که دولت ها بفکر آناند .

6- آیا کار فرما به منافعی با همین حد و حدود کارگر در این پائین نگه داشتن قیمت سهیم است .

دولت نمیبایست به هر قیمتی قیمت همه اجناس را پائین نگه دارد مگر آنانی که استراژیک هستند و با اجرای تعادل بخشی به حقوق کارگر - آندسته از اقلامی را که استراتژیک هستند . در پی این تعادل بخشی با راه کار هائی پائین نگه دارد . همان مرگ یکبار شیون یکبار .

اینکه ابزار های تولید قدیمی اند و بهره وری پائین است و ------------------ تا تا قیام قیامت این مطلب کش خواهد آمد .