بازدید 39852

ماجرای عجیب فرو رفتن مداد در سر دانش آموز

کد خبر: ۶۶۶۷۸۲
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۲ 13 February 2017
یک لحظه خشم آقای معلم سبب شد 10 سانت از مداد تیز در سر دانش آموز 10 ساله فرو رود.
 
به گزارش میزان، مدادش را به خوبی تراشیده بود تا بتواند تکالیف آقای معلم را سر کلاس بنویسد. صبح شنبه بود و با این امید که قرار است هفته خوبی را آغاز کند، وارد کلاس درس شد.

زمان آن رسید که معلم تکالیف دانش آموزان را ببیند. امیر حسین اما دفترش را در خانه جا گذاشته بود. باید پاسخ معلم را می داد. درسش تعریفی نداشت و معلم این بار هم گمان کرد که می خواهد از زیر درس و مشق فرار کند.

معلم به سمت او رفت تا تنبیهش کند. امیر حسین، همچنان مداد در دست، در گوشه ای کز کرده بود. دست آقای معلم که بالا رفت، ترس تمام وجودش را فرا گرفت. دستانش را به عقب برد تا برابر سیلی معلم از خود دفاع کند اما به یکباره مداد در پوست سرش که برای راضی کردن مسئولان مدرسه موهایش را به سبک سربازان صفر تراشیده بود، رفت.
 
مداد تیز حدود 10 سانت در داخل پوست سر دانش آموز رفت و معلم هراسان او را به درمانگاه شهر رودبار جنوب از توابع کرمان رساند. تجهیزات درمانگاه اما کافی نبود. به همین خاطر مجبور شدند دانش آموز را به درمانگاه مجهزتری در یکی از شهرستان های اطراف ببرند. پدر و مادر امیر حسین نیز خبر دار شدند تا فرزندشان را مداد در سر همراهی کنند.

دقایق بسیار دلهره آوری بود. پدر هر لحظه از این می ترسید که شاید مداد وارد جمجمه فرزندش شده باشد و امیر حسین نیز از درد زیاد تنها گریه می کرد.

خبرنگار برای بررسی وضعیت امیر حسین مرادی نیا، دانش آموز 10 ساله ای که در پایه سوم دبستان تحصیل می کند با امیر حمزه مرادی نیا، پدر این دانش آموز گفت و گویی داشته است.

وی در رابطه با روز حادثه می گوید: امیر حسین جزو آن دسته از دانش آموزان درس خوان به حساب نمی آید. او پایه اول دبستان را دوبار خواند و به همین خاطر اکنون در سن 10 سالگی کلاس سوم ابتدایی است. این طور که خودش تعریف می کند، روز حادثه دفتری که تکالیفش را در آن می نوشته را در خانه جا گذاشته و به همین خاطر با عصبانیت معلم مواجه می شود.

وی می افزاید: امیر حسین علاقه زیادی به تیز کردن مدادهایش دارد. همیشه در خانه مدادهایش را کامل تیز می کند تا در مدرسه مشکلی نداشته باشد. آن روز نیز او یک مداد در دست داشته و زمانی که معلم اقدام به زدن یک سیلی به او می کند گویا پس از برخورد دست معلم با دست امیر حسین که در پشت سرش قرار داشته، مداد وارد سر او می شود.

پدر این دانش آموز با اشاره به تماس مسئولان مدرسه با اعضای خانواده می گوید: پس از این حادثه، معلم مدرسه نیز به شدت ترسیده بود. بلافاصه از سوی مسئولان مدرسه با خانه ما تماس گرفته شد و به ما گفتند که در مدرسه برای امیر حسین اتفاقی افتاده است. آنها اعلام کردند که امیر حسین را به درمانگاه برده اند و ما نیز به آنجا برویم.

وی می افزاید: به درمانگاه که رسیدیم، پرستاران اعلام کردند که ممکن است وضعیت امیر حسین وخیم باشد و آنها قادر به انجام عمل در صورت نیاز نیستند. به همین خاطر با خودرو شخصی مان او را به درمانگاه مجهز تری در شهرستان کهنوج رساندیم.

پدر این دانش آموز از بی هوش کردن فرزندش جهت خارج کردن مداد از سر او خبر می دهد و می گوید: برای خارج کردن مداد از سر امیر حسین، پزشکان ابتدا او را بی هوش کردند. در نهایت نیز مداد را که حدود 10 سانت آن در داخل پوست سر فرزندم فرو رفته بود، خارج کردند.

وی می افزاید: پس از خارج کردن مداد، سر امیر حسین 10 بخیه خورد و پزشکان او را مرخص کردند.

پدر این دانش آموز با تاکید بر اینکه مراحل اداری شکایت از معلم را طی خواهیم کرد می گوید: مسئولان آموزش و پرورش شهرستان رودبار جنوب پس از این حادثه به دیدار فرزندم آمدند و اعلام کردند که خودشان پیگیر این تخلف خواهند بود. درخواست ما این است که این پیگیری صورت گیرد تا درس عبرتی برای سایر معلمان شود.

وی با اشاره به ملاقات های متعدد معلم از امیر حسین می گوید: امیر حسین پسر بازیگوشی است و این احتمال وجود دارد که او معلمش را به مرز عصبانیت رسانده باشد. پس از این حادثه، معلم چند بار با همسرش که او نیز فرهنگی است، به دیدار امیر حسین آمده و از او دلجویی کرده است.

پدر این دانش آموز می گوید: معلم مدرسه امیر حسین خانه اش تا مدرسه 400 کیلومتر فاصله دارد و برای کمک به دانش آموزان هر روز این فاصله را طی می کند اما ما نیز با هزار امید و آرزو دانش آموزانمان را به مدرسه می فرستیم و دوست نداریم که در مدرسه مورد ضرب و شتم قرار گیرند.
 

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴۰
انتشار یافته: ۵۲
معلم بيچاره ، يعني طرف دانش آموز هم نره كه مبادا مداد تو سرش بره ؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
معلمهای ما معمولا کسایی هستند که به واسطه روابط و پارتی و نه ضابطه وارد آموزش و پرورش شدند و معمولا آدمهای ضعیفی چه از نظر شخصیتی و چه علمی هستند البته استثنا هم وجود دارد.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
باید اخراجش کنن این افراد به ظاهر فرهنگی رو..
برخی از این افراد بی فرهنگ ترین انسان هایی هستند که من دیدم.کسی که خودش بویی از فرهنگ ارامش و کنترل درون نبرده چطوری میخواد بچه هایی که مدام در حال یادگیری از دور ورشون هستند رو آموزش بده..زندگی رو بهشون یاد بده..
در پاسخ
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۷
روابط؟ پارتی؟ کی مرض داره همچین کاری بکنه؟ با روابط وارد آموزش پرورش بره که از چارصد کیلومتر دورتر به این روستا بیاد برای شندرغاز حقوق؟ خرج راه بنده خداها هم نمیشه
من دوران دبستان خودم رو یادم میاد که ناظم مدرسه سر راه خودش یه ترکه از چوب انار با خودش می آورد و میگذاشت خیس بخوره و با اون تنبیه مون میکرد بخاطر چیزهای خیلی کوچیک و جزئی که الان حتی بخاطر اون توی مدارس هم به کسی اخم نمیکنن
دیگه شورش را در اوردید مداد پشت سری فرو رفته توی سر جلویی دلیلش ترس از معلم بوده شما می گید بچه ها از معلم نترسند پس بهتره معلم های بدبخت برن خونه وهرکس جرات داره ۳۰ نفر از جنس زلزله ۱۰ ریشتری را کنترل کنه بیاد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
مطلب رو نگرفتی، مداد دست خودش بود نه دست پشت سری.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
یه کوچولو کتاب بخون اخبار دنیارو هم بجای دیدن سریال دنبال کنی بد نیست کسی که بلد نیست 30 نفر را کنترل کنه مسولیت نپذیره . این معلمهای بد بخت که میفرمایید دارن دآینده جامعه را تربیت میکنن پس باید بهتر از بقیه بتونن هم خودشون و هم بچه ها رو کنترل کنن
«با وی برخورد شود» رو خوب اومدی... یه پشت دستی بهش میزنن و ولش میکنن
نمیدونم چرا بعضی از معلمها میخواهند بزور بچه های مردم رو درسخون کنند
حالا بیچاره معلم باید دنبال رضایت گرفتن باشه
پاسخ ها
رضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۱۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
اخوی اولا این وظیفه معلم هست و قرار نیست بچه درس خون باشه یا بشه این ضعف فضای آموزشی و ضعف علمی معلم هست و از همه مهمتر کسی که نمیتونه اعصابش را در مقابل یک بچه 10 ساله حفظ کنه حتما نیاز به روانشناس داره . مشکل اینجاست که ما یاد نگرفتیم وظیفه را درست و طبق عرف و دین اجرا کنیم و فقط لاف ارزشهای دینی میزنیم این معلم چطور میتونه الگو باشه برای بچه ها؟؟
سخت آشفته و غمگین بودم…
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند…
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم...
چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم...
سومی می لرزید...
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید...
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"
” ما نوشتیم آقا ”
بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کردو سپس ساکت شد...
همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد ……
گفت : آقا ایناهاش،
دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر
سوی من می آیند...
خجل و دل نگران،
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای،
یا که دعوا شاید
سخت در اندیشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام،
گفت : لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده
بچه ی سر به هوا،
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد،
می بریمش دکتر
با اجازه آقا …….
چشمم افتاد به چشم کودک...
غرق اندوه و تاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر ….
من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام ….
او به من یاد بداد درس زیبایی را...
که به هنگامه ی خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من
عصبانی باشم
با محبت شاید،
گرهی بگشایم
با خشونت هرگز...
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
عالی عالی عالی و با احساس.
این مورد نشان از عدم اطلاع تمامی مردم از حق خود می باشد . اولا آموزش و پروش وظیفه دارد تحصیل رایگان را به هر نقطه ای که از نظر جمعیتی شهر یا روستا به حساب می آید بفرستد دوما این منتی بر سر دانش آموز و خانواده او نمی باشد و تنها وظیفه معلم و آموزش و پرورش است . ثالثا چرا همیشه به کودکان بر چسب شیطان می زنیم کودکان ما باید شیطنت کنند خواهشا کمی مطالعه برای معلمان و آموزش و پروش بد نیست .
بیچاره معلم پسخودتم معلمی جانی
يادآموزش پرورش ژاپن و فنلاند افتادم
پاسخ ها
ناشناس
| - |
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
یاد تربیت خانوادگی فنلاند هم بیافتی بدک نیست برادر. وقتی مقایسه می کنی همه چیزو مقایسه بکن نه فقط معلماشو
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
اون پدر و مادر ها هم حاصل تربیت همین سیستم آموزش و پرورشند.
فكر كرديم دوره تنبيه بدني گذشته، آقا جان والدين را صدا كن موضوع را بگو تا روش بهتري پيدا شه
گزینش ایران مشکل داردعشق وعلاقه معلم باید اولین ملاک باشد واشنایی با گلستان وبوستان وحافظ وسایر شعرا معیار عشق باش نه معیارهای ریاکاری و ظاهر سازی های ساختگی
400کیلومتر؟
یعنی چی یکی به خودش اجازه میده به دیگری تعرض کنه و ضرب و شتم کنه / بعد هم یا جمله یعنی چی

معلم مدرسه امیر حسین خانه اش تا مدرسه 400 کیلومتر فاصله دارد.

400 کیلومتر ؟!!!!
کلاس پنجم ابتدایی بود م یک معلم داشتیم که هر نمره ای که میگرفتیم تا 20 با کابل شلاق میزد یک روز در درس تاریخ و مدنی نمره 13 گرفته بودم و باید 7 ضربه شلاق میخوردم در واقع فقط دو تا سه نفر از شلاق جان سالم به در میبردند و میتوانستند 20 بگیرند نوبت کتکم رسید و دوضربه بر کف دستم شلاق زد و انقدر از درد بخود میپیچیدم به سمت درب خروجی کلاس رفتم باورم نمیشد همزمان پدرم امده بود تا جویای احوال درسم شود داخل دستم را با بخار دهانم گرم میکردم تا دردش ساکت شود پدرم انچنان خشمگین شد وارد کلاس شد و کل بچه ها رفتند نشستند پدرم قوی بود بسیار قوی تر معلم نحیف شکنجه گر کابل را از دست معلم گرفت و انچنان کتکی به معلم بیچاره زد که باورم نمیشد پدرم که اهل دعوا نبود و حتی عصبانیتش را در منزل ندیده بودیم ایچنین خشمگین شود و بعد وارد دفتر مدرسه شد و مدرسه من را عوض کرد از ان درس متنفر بودم اما وقتی وارد مدرسه جدید شدم با معلم بسیار مهربانی همان درس را داشتم نمره ایم در ان درس بهتر شد و حتی علاقه ام به تاریخ بیشتر شد به گونه ای که الان مطالب تاریخی را بیشتر دوست دارم بخوانم معلم حق ندارد هیچ کودکی را کتک بزند و یا اذیت کند حتی اگر ان کودک علاقه ای به درس نداشته باشد بهترین روش علاقه مند کردن دانش اموز از راه تشویق است و یا نهایتا او را از کلاس بیرون کند
این معلم شانس اورده اگه بچه من بود گردنشو میشکستم
اگه بچه مزده بود يا كور شده بود ارزش داشت؟ انگاري همه بايد انيشتن شوند
دانش آموزی که استعداد نداردو ضعیف است با کتک باسواد نمی شود باید به او کمک کرد و باید روشهای دیگر را به کار گرفت .
بهترین کار احضار تذکر، احضار والدین با گرفتن تعهد و در آخر هم اخراج از مدرسه
کسی هم معترض نمی شه
چون بچه خودش درس نخونده و یا شیطنت کرده
اما دانش آموزان ته دل هزاران بار رضایت به تنبیه دارن اما اخراج نه اما با کوچکترین تنبیه ماجرا را قضایی می کنن
بهتره معلمان تعصب زیادی به کار نداشته باشن و طبق آئین نامه موارد انظباطی را برخورد کنن تا مشکلی پیش نیاید.
معلم نیستم اما یه روز رفتم غیر انتفاعی درس دادم بچه ها خیلی پررو و بی ادب و تنبل شدند در حقیقت دانش آموز باید یکم ترس داشته باشه وگرنه....
متاسفانه معلمای ایرانی نه طرز آموزش رو بلدند و نه طرز برخورد با دانش اموز.اعصاب هم که کلا ندارن.
بهتره اموزش و پرورش براشون کلاس روانشناسی بزاره
اگر هیکل دانش آموزی دو برابر هیکل معلمش بود ، معلم چه کار میکرد؟!
باید قبول کنیم معلمهای این عصر واقعا عصبی شدن و اکثرأ قدرت کنترل عصبانیت ندارن! آموزش و پروش باید یک دوره طب صنعتی جهت سنجش سلامت روحی روانی معلماش برقرار بکنه
یادش به خیر مدرسه اسلامی صادقیه در کوچه گمرک تهران ، کلاس اول معلم بسیار پیر و سختگیری داشتیم که
عادت داشت بچه ها را در کلاس برای نماز جماعت ظهر و عصر نگه دارد و خودش هم دو سه تا میز چوبی را روی هم
میگذاشت و اذان میگفت! ما هم بچه بودیم و از این کار معلم دلخور و ناراحت ، یک روز معلم ما که پیرمردی عینکی به
نام آقای بیات بود ، طبق عادت هر روز روی میزهای چند طبقه اذان میگفت چند نفری آنقدر پایه های میز اول را تکان
دادیم که بیچاره از آن بالا با صورت سرنگون شد و عینکش شکست اما جریمه بچه ها فقط پرداخت نفری دو ریال وجه نقد
به معلم برای خرید عینک جدید بود!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
ای ناقلا
اول مهر یکی از همکاران تعریف کرد که از اموزش و پرورش به خانمش زنگ زدند و گفتند معلم کم داریم بیایید معلم کلاس سوم ابتدایی بشوید قابل ذکر است که خانمش چند سال قبل بصورت سا عتی تو ی مدرسه کار کرده بود.میگفت خانومم استرس گرفته که من چیزی بلد نیستم که؟خلاصه الان چند ماه میگذره و ایشون ریاضیات و سایر درس ها رو با شوهرش و گاها ما کار میکنه تا چیزی به بچه های بد بخت یاد بده.
از این سیستم معیوب چه انتظاری باید داشته باشیم ؟یکی باید به اینها اداب حرف زدن ،کنترل خشم ،اداب پوشش ،مسواک زدن و ...یاد بده .اینها باید الگوی فرزندان ما باشند؟معلمی که بوی دهنش وقتی با من ولی صحبت میکنه ،ازارم میده چه باید کرد؟
فقط قصاص!!!
معلم ها بعضضیاشون خیلی بی رحمن. من خودمم معلمم. می خواد درس نخونه نخونه. زوری که نیست. همش تقصیر ادارات دست بالایی هست روی معلم فشار میارن واسه درصد قبولی و این چیزا. یا به معلم به درصد قبولی تشویقی می دن عوض تشویقی به معلم مهربون....
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۴۱ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۶
معلم لازم نیست مهربون باشه. باید قاطع باشه. ولی قطعا تحت هیچ شرایطی حق نداره رو بچه مردم دست بلند یا حتی به این کار تهدیدش کنه.
10 سانت میدونین میشه کل اون مداده؟؟؟
حتما" 10 میلیمتر بوده، البته در اصل قضیه تاثیری نمیزاره...
ولی قطعا" باید حرفهای معلم رو هم شنید...
400 کیلومتر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هر روز این مسیر را طی میکند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مردم هم که یک مشت گاگول فرض کردید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درسایه هم کاکتوس رشد میکنه ولی اون دیگه کاکتوس نیست درفضای ترس ووحشت درس خواندن هم بجز تقویت حس دیکتاتوری معلم و....ثمری نداره فرشی هم که نقش نداره فقط بر داره نتیجه اینکه آفکر کردن به اینها آخرش فریاده
پرورش همزمان با آموزش وموهبت ثروت به هر شکلش یک فضای روشن وانسانهای عاشق تربیت میکند واقعا دردم کم نیست اینها جمع کنیم وبریزیم دور
معلم بیچاره مگه چیکار کرده بود؟ حتی دستش هم به بچه نخورد!
دادگاه باید جزای این جرم بزرگ را طوری بدهد که باعث تادیب و عبرت سایر معلمین شود .
متاسفانه سیستم آموزشی کشورمان بد جوری بیمار هست به زور دانش آموزی را که توانایی ادامه تحصیل نداره در مدرسه باید نگهداشت این دانش آموز با انواع بد رفتاریهایی که در کلاس بروز میدهد علاوه بر اینکه باعث به هم خوردن نظم می گردد باعث می شود یک کلاس یعنی بیست سی نفر نتوانند از آموزش معلم بهره ببرند و باز متاسفانه اولیا زمانی در قبال فرزندشان در مدرسه احساس مسئولیت می کنند که مسئله تنبیه به میان می آید درست هست تنبیه بدنی خلاف قانون هست ولی وقتی مدرسه توانایی اخراج دانش آموز را نداشته باشد ( طبق مقررات ) و از طرف دیگر دانش آموز فقط برای گذراندن وقت نه برای آموزش در کلاس حضور یابد معلم اعصابش به هم می ریزد و دردسر بوجود می آید .
کاش خانواده های محترم ارتباط بیشتری با مدارس داشته باشند
بی وجدان
ببین با چه قدرتی سیلی زده به طفل معصوم که مداد انقد تو سرش فرو رفته
آخه بی انصاف بچه خودتم اینطوری میزنی
این بچه ها اکثرا پدرشون با کارگری خرج تحصیل بچه هاشونو میده
مثل شما معلم ها نیستند که تو کلاس گرم کار کنند
لطفا نظر بنده را منتشر کنید
یک کارگر بیکار
من نمی فهمم معلما چرا به خودشون اجازه می دن دست رو بچه های مردم بلند کنن.
درس نمی خونه راهش اینه؟ همچین حقی داری شما؟ نمره شو بده. جریمه کن. درس بپرس. امتحان بگیر. کتک آخه؟
400 کیلومتر؟؟؟
پاسخ ها
ح ا
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۱:۲۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۸
احتمالا تابناک اشتباه کرده ویک صفر بیشتر گذاشته باید 40کیلو متر درست باشه
400کیلومتر؟دبهدروغ
باید معلمی که عصبی ودست بزن داردسریع از چرخه آموزش خارج کرد خطرناکن بچه هامون را درس زده میکنن درضمن اقای به استلاع معلم تو درستو بده کاری به بهشت وجهنم رفتن بقیه نداشته باش خدایی من جای پدر ومادرم دانش اموز بودم کوتاه نمی امدم تا تمام مسئولین اموزش پرورش عرض خواهی کنن ودیه بپردازن چون هم ممکن بود بچه بمیره هم ممکن بود کور بشه معلوم نیست شاید مداد الوده باشه چند سال بعد مننژیت بگیره خدای ناکرده بازم بی مدیریتی
معلمان سالی دو سه ماه کار می کنن 12 ماه حقوق می گیرند این هم نتیجه کارشونه.
پاسخ ها
خوزستانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۳۸ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۷
با حقوقی که بهشون میدن همین مقدار هم زیاده کارگر بیسواد شرکت نفت چند برابر یک معلم لیسانسه حقوق میگیره این عدالته ؟
حقیقته تلخی است و زمین گرد است.بی شک این معلم به مکافات عملش میرسد البته توسط خداوند. و متاسفانه مدارس پر شده ا ز معلمانی که در ساعات تدریس. گوشی به دست بر صندلی خود لم میدهند و دانش آموزان خودجوش باید آموزش ببینند.و تاسف بار تر. حال معلمی است که میگوید کتک زدن در ذات من نیست و قاطعانه تکرار میکند اما به دور از چشم والدین گوش بچه ها را سه دور میچرخاند. با خط کش بر صورت آنها میزند و ... دورویی و تظاهر و دروغگویی در یک معلم فاجعه است و بیچاره فرزندان ما که چه موجودی الگویشان است.اینجا مدرسه ابتدایی در استان تهران است.پایتخت.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر