بازدید 17781

ایران و ترکمنستان، مکمل‌های ژئوپلیتیک

گفت‌وگو با دکتر یدالله کریمی‌پور
کد خبر: ۶۵۴۳۸۴
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۱ 05 January 2017

صاحب نظران و متخصصان ژئوپلیتیک، فضای سرزمینی ایران و ترکمنستان را مکمل ژئوپلیتیک یکدیگر معرفی می کنند و می گویند، شرایط جغرافیایی دو کشور را در یک مسیر منطقی قرار داده است. با این حال چند سالی است که اخبار خوشایندی از مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میان ایران و ترکمنستان به گوش نمی رسد.

جدا از ماجرای افزایش تعرفه های تردد و محدودیت های گمرکی که توسط دولت ترکمنستان و برای رانندگان ایرانی وضع شد، بار دیگر ترکمنستانی ها گاز صادراتی خود به شمال ایران را آن هم در فصل سرد سال قطع کردند.

تنش و چالش های متعدد و شکل نگرفتن یک تعامل پایدار میان دو کشور سبب شد تا «تابناک» برای بررسی جزئیات و چرایی تشدید تنش ها میان ایران و ترکمنستان، با «دکتر یدالله کریمی پور» متخصص مسائل ژئوپلیتیک و استاد دانشگاه خوارزمی تهران به گفت و گو بنشیند.

آنچه در ادامه می خوانید، مشروح این گفت و گو است؛

* با سلام و تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار «تابناک» قرار دادید، لطفاً برای شروع بفرمایید عوامل و شرایط جغرافیایی حاکم بر کشور ترکمنستان اتخاذ چه راهبردهایی را در شرایط منطقی برای دولتمردانش، ترسیم می کند؟

به گمانم شناسه های ریشه ای ژئوپلیتیک ترکمنستان را می توان از منظری بسیار کلی چنین بر شمرد:

1-کشوری در بند خشکی یا قاره ای است و از این دیدگاه تفاوت چندانی با کشورهایی مانند ازبکستان و افغانستان ندارد، زیرا کاسپین یا خزر تقریباَ بسته است؛

2-ترکمنستان در بند روسیه است و از این دیدگاه نیز تفاوت چندانی با دیگر کشورهای آسیای مرکزی ندارد؛

3-ترکمنستان در بند و اسیر فروش انرژی نفتی-گازی است، از این دیدگاه نیز تفاوت چندانی با کشورهای پیرامونی خلیج فارس ندارد؛

4-ترکمنستان در بند و اسیر آب های وارده است. همین شناسه، عشق آباد را نیازمند افغانستان و کشورهای بالادستی به ویژه تاجیکستان و ازبکستان و در اندازه ی کوچکتر ایران کرده است.

5-ترکمنستان در شمار کشورهای کمتر پیشرفته اقتصادی و سیاسی (کمتر توسعه یافته) و گرفتاری ها ی پرشمار برخاسته از آن است؛

6-ترکمنستان در شمار کشورهای واقع در کمربند خشک و گرفتاری ها ی پرشمار برخاسته از آن است؛

7-رویکرد و انگیزه های همگانی چیره بر فضای ترکمنستان (مردم)، پیوستن به جامعه جهانی و اروپایی است؛ ترقی خواهی و برون رفت از اسیری تاریخی-جغرافیایی روسیه و فراهم آوردن اسباب و ابزارهای آن، در شمار انگیزه های استراتژیک این ملت است.

ببینید چنان چه نگاهی سیستمی به این هفت ویژگی داشته باشیم، می توان استراتژی ژئوپلیتیک ترکمنستان را از آن ها بیرون آورد (استخراج کرد). مدیریت کلان این کشور و استراتژی بزرگ یا ملی آن، بر پایه ی رهنامه های عشق آباد در جهت برون رفت از تنگناهای برگرفته از این ویژگی ها و پاسداری از بقای ملی و شاخه های آن بوده است.

*همانطور که می دانیم در شمال شرق کشور ایران و در همسایگی با کشور ترکمنستان، جمعیت زیادی از ترکمن ها زندگی می کنند که اشتراکات فراوانی با مردم کشور ترکمنستان دارند، به نظر شما این هموطنان ایرانی چه نقشی در کیفیت تعامل میان دو کشور می توانند، داشته باشند؟

اجازه دهید در فضایی فراگیرتر به پرسش شما پاسخ دهم. پایه (اصل) همزیستی آَشتی جویانه که در شمار بنیادهای استوار همسایگی کشورهاست، بر این ستون و منطق گریزناپذیر استوار است که همسایگی کشورها جاودان و پایدار است. زمانی که شما وجدان کنید که می ‏باسیت تا ابد (تاریخی) و همیشه همسایه ای را در کنار خانه خود داشته باشید، به هر روی می بایست توان و گنجایش تحمل پذیری خود را هر چه بیشتر بالا ببرید. ترکمنستان و 14 همسایه دیگر ما، همواره در کنار ما خواهند بود. از افغانستان و پاکستان گرفته تا عربستان و ترکیه؛ بنابراین برای پاسداری از این پایه (همزیستی آشتی جویانه) و پرهیز از خشونت، تنش و جنگ، باید سمت و سوی همگرایی، همکاری و رفاقت را به جای دشمنی برگزید. این پایه، ستون و چرخه ای است که جغرافیای صلح را از جغرافیای جنگ جدا می سازد.

آشکار است بر این مبنا که ایرانیان ترکمن یکی از بهترین فرصت ها را برای تحقق این روند و فرآیند مهیا می سازند. به گمانم مدیریت کلان تهران و عشق آباد می توانند از این فرصت نهادی و فرهنگی و... بهترین بهره برداری ها را در جهت پاسداری از فضای صلح در روابط دو کشور از این نهاده بکار برند.

به گمانم ایرانیان ترکمن مردمی خلاق، پرکار، پر انرژی، و بر خلاف برخی گمانه های تاریخی، آشتی جو و برتر از همه ایراندونست هستند. تا جایی که می دانم و می بینم، آنها خواهان ایرانی بزرگ، پیشرفته و ترقی خواه در راستای همکاری و همگرایی با همزبان های خود در آن سوی اترک هستند.

*شرایط اقلیمی و کیفیت منابع آب کشور ترکمنستان که یکی از کشورهای خشک آسیا است، چگونه می تواند، فرصتی برای ایجاد یک تعامل پایدار میان دو کشور باشد؟

گفتم که خشکی جاودان آب و هوا و قرار گرفتن ترکمنستان در کمربند خشک جهانی، یکی از ویژگی های پایدار جغرافیای این ملت و سزمین است. ترکمن ها از این منظر وابسته به آب های وارده از سرزمین کشورهای همسایه اند. گرچه ایران و افغانستان نیز خود، همواره در بند چنین جغرافیا و آب و هوایی بوده اند، ولی به دلیل ارتفاع بیشتر و دریافت بارش های بهتر از شرایط مناسب تری برخورداند. وجود سرچشمه های چند رودخانه مرزی به ویژه اترک و نیز بهره برداری مشترک سه کشور از هریرود، زمینه را برای همکاری های حیاتی و نهادی دو کشور در زمینه ی مدیریت کلان منابع آب شیرین فراهم می کند. به گمانم راه چیرگی بر تنگناهای آبی نوار مرزی هر دو کشور ، از همین مسیر می گذرد. همکاری، همگرایی و سرمایه گذاری های مشترک در زمینه ی تنگناهای آبی.

همین بنیاد را می توان درباره ی پهنه های دریایی نیز بکار برد. به گمانم چنان چه سمت و سوی استراتژی ها پرهیز از خشونت و تنش و جنگ و برعکس گسترش همزیستی آشتی جویانه و پیگیری ثبات سیاسی و امنیتی باشد، اصل را باید بر جستجو و یافتن راه های منطقی بهره‏بردای مشترک از پهنه های دریایی و خشکی دید.

*شما نقش آفرینی دو کشور روسیه و ایالات متحده آمریکا را در کیفیت روابط ایران و ترکمنستان چقدر موثر می دانید؟

در پاسخ پرسش نخست شما گفتم که اسیر و دربند بودن جغرافیایی و تاریخی به روسیه، یکی از هفت ویژگی ترکمنستان است که تا اندازه زیادی جغرافیا برایش فراهم کرده است. ایالات متحده نیز بیش از 10 هزار مایل دریایی از ترکمنستان دور است و در شمار دورترین کشورها از ترکمنستان است. از سه دهه گذشته تاکنون، واشنگتن با انگیزه های فراوان کوشیده است تا جایی که می تواند در قلمرو پیشین روسیه، جای پایی بدست آورد و آن را تکیه گاهی برای تضعیف مسکو و اقتدار خواهی اش قرار دهد. ولی به گمانم این کوشش ها به دلایل جغرافیایی، چندان به بار ننشسته است. از سوی دیگر به گمانم بیشترین و ارجمندترین خواست تاریخی ملت ترکمن، یافتن راهی برای شکستن زندان تاریخی و جغرافیایی روس ساخته بوده است.

آشکار است که ایران بهترین جایگاه و پایگاه برای کمک به تحقق خواسته های همگانی و تاریخی ترکمنستانی ها به شمار می رود، ولی جمهوری اسلامی، سالیان گذشته با گرایش و بر جهت باختر جغرافیایی ایران، فرصت تمرکز بر خاور و شمال باختری را از دست داده است. این اشتباهی بزرگ و سخت از سوی دولت ها در جمهوری اسلامی بوده است. به گمانم جغرافیا دست ایران را برای داشتن بهترین روابط با ترکمنستان مهیا ساخته است، ولی این عنصر مورد غفلت بنیادین و کلان بوده است. غفلتی که دستاوردش رخنه ی بیشتر و بیشتر و دادن قدرت مانور به ایالات متحده و روسیه بوده است.

*چرا به رغم اینکه شما در کتاب «ایران و همسایگان» خود پیش بینی کرده بودید، زمینه های جغرافیایی حاکم بر دو کشور ایران و ترکمنستان این دو کشور را به سمت تعامل بیشتر بکشاند، اما آنچه هم اکنون شاهد آن هستیم، بیشتر تنش و رقابت است تا تعامل و همکاری؟

برای هر استراتژی فهم و ژئوپولیتیسینی، درک این که ایران و ترکمنستان مکمل یکدیگر برای برون رفت از بن بست کمتر توسعه یافتگی هستند، بس آسان است. بی گمان هیچ استراتژی فهمی در جهان پیدا نمی شود که به انکار این گزاره بپردازد. چرا که منطق جغرافیایی این دستور را فراهم آورده است. این که چرا عشق آباد و تهران با وجود این گزاره ی استوار، گاه در مسیر تنش قرار می گیرند، بی گمان به خاطر کم کاری ها، کج فهمی ها و نداشتن تمرکزهای نهادینه در مقیاس استراتژی بزرگ است. به سخن دیگر، موقعیت حکم می کند دو کشور اندرکنش برادرانه و یا دستکم دوستانه و گرمی داشته باشند، ولی وضعیتی که برخاسته از خواست و تصمیم سازی های مدیریت های سیاسی است، در جهت خلاف موقعیت عمل می کند. در یک چشم انداز گسترده به گمانم ایران و ترکمنستان در آینده نه چندان دور، در چرخه ی داشتن بهترین روابط قرار می گیرند.

* در تابستان سال جاری دولت ترکمنستان با اجرای یک قانون ضد ایرانی، اقدام به افزایش یک جانبه تعرفه ها و هزینه های گمرکی تردد کامیون های ایرانی در خاک این کشور کرد و در سال جاری بر اساس یک عادت قدیمی و بر خلاف قراردادهای فی ما بین، اقدام به قطع گاز صادراتی خود به ایران کرد، شما این گونه اقدامات غیر منصفانه و تنش زای ترکمنستانی ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

ببینید موضوع افزودن تعرفه های اضافی برای آمد و شد کامیون های ایرانی از سوی عشق آباد یا تهدید به قطع گاز صادراتی ترکمنستان به ایران از سوی ترکمن ها و نیز گرایش اندک دولت های ترکمن به بهره گیری از گذرگاه های ایران جهت گذر لوله از خاک ایران، به گمانم دارای ماهیت مشابهی هستند. به سخن دیگر این رخدادهای جداگانه از سه منظر قابل بررسی است:

نخست آنکه دو دولت تمرکز استراتژیکی برای بالا بردن و افزایش همکاری تا رسیدن به سطح روابطی استراتژیک و حتی برادرانه نداشته اند. چنین رخدادهایی برخاسته از همین جا آغاز می شود.

دوم اینکه ترکمنستان کشوری وابسته به درآمدهای نفتی-گازی است و برای اجرای هزینه های سنگین عمرانی و نوسازی پیش بینی شده در رهنامه استراتژیکی اش، نیازمند دریافت به موقع مطالبات خویش از همین ناحیه است.

سوم اینکه نبود نهاد یا دفتر ویژه ای که پیگیر ارتقای سطح روابط استراتژیک دو کشور باشد، راه را برای نفوذ اخلالگران بیرونی، از جمله قدرت های فرامنطقه ای و منطقه ای برای بر هم زدن و بی ثبات سازی مهیا کرده است. به گمانم این سومی نه تنها می تواند راهگشای چیرگی بر مشکلات روابط راهبردی دو کشور باشد، بلکه زمینه ای را برای رساندن روابط دو کشور، تا سطح راهبردی مهیا می سازد.

* آقای دکتر ضمن تشکر مجدد، به عنوان سئوال آخر بفرمایید بهترین موضع و رفتاری که سیاستمداران ایرانی باید در قبال رفتارهای ترکمنستانی ها اتخاذ کنند، چیست؟

جمهوری اسلامی ایران برای پاسداری از بقا و امنیت خویش ناگزیر است در فضای پیرامونی اش که در شمار پرتراکم ترین فضاهای جهانی است، پایبند اصول کلاسیک همزیستی آشتی جویانه باشد و این اصول را از راه رویکرد تشویقی گسترش دهد. وجود 15 کشور و 24 دولت و نیز پنج منطقه ی ژئوپلیتیک در فضای پیرامونی و خارج نزدیک ایران و به ویژه گره خوردن این فضاها با محیط و منابع و منافع درونی، چنین پدیده ای را گریزناپذیر می سازد.

پایداری و گسترش روابط دو کشور تا رسیدن به روابطی راهبردی، الزامی است که ریشه در هفت برتری و ویژگی جغرافیایی دو کشور نسبت به یکدیگر دارد.

1-سرزمین ترکمنستان نقش دروازه و لولایی دارد که راهگذر ایران به آسیای مرکزی را مهیا می سازد.

2-ایران نیز نقش برتری را در برون رفت ترکمنستان از خفگی جغرافیایی می تواند ایفا نماید. نقش گذرگاهی ایران برای ترکمنستان و آسیای مرکزی از دیدگاه اقتصادی و امنیتی بی مانند است.

3-ترکمنستان، افغانستان و پاکستان که اضلاع شمال و خاور ایران را در بر می گیرند، از دیدگاه شناسه های ژئوپلیتیک، بهترین محور پشتیبان ایران در برابر فشارهای باختری و جنوبی است.

4-برای ترکمنستان نیز در جهت کاهندگی فشار و تهدیدهای شمالی، محور ایران، بهترین پوشش هارا به وجود آورده است.

5-از دیدگاه ژئواکونومیک نیز سرزمین های دو کشور برای یکدیگر تقش مکمل را ایفا می کنند. این نقش در قالب های دروازه ای و لولایی تعریف پذیر است.

6-هر دو کشور در قالب و درون یک اتحادیه بزرگ و منطقه ای، می توانند به دلیل نقش های گذرگاهی و لولایی روابط خود را تا مقیاس استراتژیک گسترش دهند.

7-بالاخره ایرانیان ترکمن ظرفیت شکوهمندی را برای همواره و باثبات سیاسی پیوند راهبردی دو کشور در اختیار جمهوری اسلامی ایران گذاشته است. اجازه می خواهم این گفتگو را در یک گزاره خلاصه کنم: بهترین و هموارترین راه جمهوری اسلامی ایران برای پاسداری از بقاء و امنیت و ثبات خویش، در پیشی گرفتن صلح جغرافیایی مقتدرانه به ویژه با همسایگان است.


تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار