با فرارسیدن روزهای نقل و انتقالات میان فصل در فوتبال ایران، بار دیگر بحث و جدل بین باشگاه ها و در محافل فوتبالی کشور بر سر تصاحب سربازهای میلیاردی فوتبالیست بالا گرفته و این بار رقابت دو مدعی عنوان قهرمانی برای پیروز شدن در پنجره زمستانی، به مسائلی بیرون زمین فوتبال کشیده است.
به گزارش «تابناک ورزشی»، طبق اعلام رئیس سازمان تربیت بدنی ستاد کل نیروهای مسلح، در حال حاضر۴۳۰ ورزشکار در تیمهای مختلف نظامی در رشته های ورزشی حرفه ای از جمله فوتبال، بسکتبال، والیبال و ... در حال گذران خدمت سربازی خود هستند و طبق قوانینی که حالا دعوا بر سر اعمال آن بالا گرفته، چند باشگاه خاص نظامی از توانایی و خدمات این دسته از سربازان ویژه بهره برداری می کنند.
پیش از این، باشگاه هایی نظیر فجرسپاه، ابومسلم، پاس، انتظام، نیروی زمینی، ملوان نیروی دریایی و... نام های آشنایی بودند که به دور از جنجال کنونی از این سربازان ورزشکار تقریبا رایگان استفاده می کردند اما با ورود تیم قدیمی و ریشه دار تراکتورسازی تبریز به جمع تیم های نظامی(!) ـ که به واسطه خرید این تیم توسط یکی از نهادهای سپاه به وقوع پیوست ـ کورس رقابت بر سر جذب سربازهای مشهور فوتبالیست بالا گرفت و این موج بعد از ماجرای «کارت های پایان خدمت جعلی ستاره ها» شدت پیدا کرد.
در این سونامی بزرگ که حدود 100 بازیکن سرشناس در فوتبال ایران را با خود درگیر کرد، بر خلاف عنوان فریبنده اش، هیچ جعل کارت پایان خدت یا معافیت صورت نگرفت، بلکه به اذعان مسئولان وقت نظام وظیفه کشور، کارت ها توسط باندی فاسد درون نیروهای مسلح و در واقع کارت های کاملا واقعی بنا بر اسناد نادرست از طریق مراجع قانونی این کار صادر شد.
در ادامه اما به رغم جنجال اولیه و اعتراف های تلخ مقامات به وجود دست های آلوده که با دریافت صدها میلیون تومان از ستاره های متمول برای آنها کارت پایان خدمت صادر کرده بود، جامعه شاهد صدور احکام گسترده محرومیت برای فریب خوردگان ورزشکار بود، ولی هیچ گاه به افکارعمومی گفته نشد که با جریان خاطی و سودجو در درون نیروهای مسلح چه برخوردی صورت گرفت و حتی نام و نشانی از سردسته های این باند در اختیار رسانه ها قرار نگرفت.
آن فوتبالیست های مطرح هم که مال باخته نیز محسوب می شدند، بعد از یک دوره اخبار دلهره آور مبنی بر صدور احکام حبس و حتی شلاق، در نهایت به تیم های نظامی سپرده شدند تا با پوشیدن لباس مقدس، دو سال فوتبال بازی کرده و دینشان را به کشور ادا کنند!
مطبوعات ایران هم به واسطه حجم ویران کننده سوژه های ناب خبری، که تقریبا هیچ روزی را بدون خبر و تیتر نمی گذارند، این ماجرا را فراموش کرده و به صندوقچه ده ها پرونده ناتمام و مبهم دیگر سپردند.
چندی بعد نیز دبیرکل وقت فدراسیون فوتبال از ارائه طرحی توسط هیأت رئیسه این فدراسیون به دستگاه ورزش جهت تصویب در هیأت دولت خبر داد که براساس آن بازیکنان سرباز می توانند دو سال خدمت خود را علاوه بر تیم های نظامی، در سایر تیم های لیگ برتری نیز بگذرانند؛ طرحی که فقط در حد حرف ماند و هیچ گاه منافع تیم های سازنده این ستاره ها توسط مقامات نظامی به رسمیت شناخته نشد.
و اما امروز و پیش از تعطیلات نیم فصل، وقوع یک اتفاق بسیار عجیب در جریان آخرین دیدار نیمه نهایی جام حذفی برای یکی از همان سربازهای محروم، باعث شد تا حساسیت افکارعمومی و رسانه ها به اوج خود برسد. سروش رفیعی، ستاره ملی پوش تیم نظامی تراکتورسازی، که تصور می کرد آخرین بازی اش را با پیراهن این تیم پشت سر می گذارد، دقایقی بعد از سوت پایان مسابقه پیروزمندانه مقابل ذوب آهن که با تلاش او میسر شد، وسط چمن ورزشگاه فولادشهر اصفهان توسط مدیرعامل تیم یعنی سردار مصطفی آجورلو در جریان نامه ای قرار گرفت که بر اضافه خدمت شش ماهه او دلالت دارد!
موج اولیه خبر، چنان سنگین و شوکه کننده بود که برای هضم آن باید ساعاتی می گذشت؛ چه جوانی مستعد و به واقع بی حاشیه و پاک، که دو سال از بهترین سنوات عمر خود را در اختیار سیستم نظام وظیفه قرار داده بود، و حالا قاعدتا برای آینده اش نقشه ها و برنامه های زیادی در سر داشت، قربانی جریانی می شود که با هر قصد و نیتی تا روز آخر دوره خدمت ضرورت چنین حکمی را به او ابلاغ نکرده بود و در تمام طول دو سال گذشته با وعده بخشش جزای خطایی که دیگران هم در ارتکاب آن شریک بودند- و چه بسا نقش پررنگ تری داشتند- از تکنیک ناب او بهره ها برد.
اگر دلیل جریمه و اضافه خدمت سروش، همان ماجرای دو سه سال پیش است چرا امروز اعلام می شود و اگر حین دوره سربازی در تراکتورسازی مرتکب خطایی شده، آن خبط چه بوده است و از اساس چرا حق او برای آگاهی از حکم نادیده گرفته شده؟
سروش به خاطر همان ماجرای کارت ها، مدتها حضور در اردوهای تیم ملی را به رغم دعوت از سوی کارلوس کی روش از دست داد و همان موقع به اندازه کافی جریمه و تأدیب شد. اما این رفتار آخر با یک سرمایه ملی چه پیام هایی دارد و چه عواقبی در فوتبال ایران با خود خواهد آورد؟
همان طور که افکارعمومی و علاقه مندان فوتبال می دانند، چند چهره سرشناس دیگر که پیشاپیش آنها مهرداد پولادی ستاره تیم ملی ایران در جام جهانی 2014 ایستاده، به جای تن دادن به قانون و پذیرش تبعات اشتباه خود، از بازگشت به کشور امتناع کردند و به جای اعتماد به سیستم مدیریت نظام وظیفه و وعده هایی که توسط مقامات از طریق تریبون های رسمی مبنی بر بخشش مشروط خطای او مطرح شده بود، به وطن پشت کردند و بیرون مرزها به فوتبال خود ادامه دادند.
نخستین پیامد رفتاری که امروز با سروش رفیعی شد، تضغیف روحیه اعتماد در بخش عمده ای از جامعه جوان کشور است که این روزها و سالها با معضلات متعدد بیکاری، ازدواج، مسکن و آینده دست و پنجه نرم می کند. برای این طبقه دانستن عاقبت سروش بسیار مهم و تصمیم ساز خواهد بود.
او که تا امروز با احترام به حقوق شهروندی، مقابل قانون سر خم کرد و بر سر دو راهی یاغیگری و تمکین، راه دوم را برگزید و وظیفه اش را تمام و کمال به انجام رساند، براساس همان حقوق شهروندی که رئیس جمهور مملکت این روزها فریادش می زند، حق دارد برای ادامه مسیر زندگی حرفه ای و شخصی اش آزادانه تصمیم بگیرد و قرار دادن هر گونه مانع ناگهانی، حتی اگر با نقشه و اهداف مشخص نبوده باشد، باعث ایجاد شبهات جدی خواهد شد که زدودن آن از ذهن مخاطب عام، چندان آسان نخواهد بود.
طی هفته گذشته و در اقدامی بحث برانگیز، دو ستاره جوان و شاخص تیم رقیب تراکتورسازی یعنی پرسپولیس، از جمع بازیکنان محبوب ترین تیم فوتبال کشور (طبق آمار نظرسنجی ها) جدا شدند و در میانه راه لیگ، از تیم صدرنشین به تیم دوم نقل مکان کردند تا خالق حرف و حدیث هایی در هدفمند بودن این تصمیم اختیاری در رسانه های رسمی جامعه منتشر شود. جالب اینکه سایر تیم های نظامی از جمله ملوان بندرانزلی که از لحاظ پیشینه نظامی گری بر تراکتوری ها برتری دارد و نیاز افزون تری برای جذب این دو احساس می کند، اعلام کرد که از چندماه قبل برای دریافت این دو سرباز نامه رسمی زده و اقدام کرده بود اما... .
همه این نشانه ها، اخبار و واکنش ها توسط ذهن پرسشگر جامعه دنبال می شود و نتیجه هرچه هست ملاک رفتار بخشی از آیندگان ما خواهد بود؟ از قضا همان بخشی که قرار است آینده را بسازد.