قتل پدر فقط به خاطر ۴ میلیون تومان
پسر جوانی که برای تصاحب چکی ۴ میلیون تومانی با همدستی دوستش، پدرش را به قتل رسانده بود، از سوی عمویش بخشیده شد تا به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
روز 21 فروردين‌ماه سال 94 جسد مردي 60 ساله در ساختماني نيمه‌كاره در آبسرد دماوند كشف شد. مقتول بر اثر اصابت ضربه جسمي سخت به سرش جان باخته بود و بررسي‌ها نشان مي‌داد كه او از مدتي قبل با پسر 20ساله‌اش اختلاف داشت و ممكن بود پسر جوان در قتل پدرش دست داشته باشد.
از اين‌رو وي دستگير شد و در بازجويي‌ها به قتل پدرش با همدستي يكي از دوستانش اعتراف كرد. او گفت: من مبلغي پول به پدرم داده بودم اما او پولم را پس نمي‌داد و سر اين موضوع با يكديگر اختلاف داشتيم تا اينكه دوستم پيشنهاد كرد كه وي را به قتل برسانيم.
دوستم با ترفندي پدرم را سوار موتور كرد و به ساختمان نيمه‌كاره رساند و در آنجا با دسته كلنگ به سرش ضربه زديم و من يك چك 4ميليون توماني از جيبش برداشتم. در ادامه دومين متهم نيز دستگير شد و بعد از محاكمه آنها در شعبه 71دادگاه كيفري استان تهران هر دو نفر به قصاص محكوم شدند اما برادر مقتول به‌عنوان ولي دم، محكومان را بخشيد. به اين ترتيب صبح ديروز آنها در شعبه دوم دادگاه كيفري به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شدند و جنايت را به گردن يكديگر انداختند. براساس اين گزارش قرار است به‌زودي رأي دادگاه در اين‌باره صادر شود.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۹
فقط برای چی استفاده شده . کم پولی نیست 4 میلون . ما 30 روز کارمیکنیم این درامد نداریم چنان میگید ((فقط))که انگار دست به هر سنگ سیاهی بزنیم چهار میلیون جور میشه.همه مثل شما ثروتمند ومرفه نیستن من متوجه شدم فقط به خاطر ٤ ميليون ارزش قتل پدر را ندارد حداقل بايد ٢٠ ميليون به بالا باشد تا نگن فقط به خاطر ٤ ميليون دوستم پيشنهاد كرد كه وي (پدر) را به قتل برسانيم.بعد هم به قتل رساندند، چقدر راحت، چقدر خونسرد!!!!
کجا داریم میریم....
بخشش اشتباه بزرگيست . امان ازعاطفه دوستان ایرانی!! وآنکه از گرگش خورد هردم شکستگرچه انسان می نماید گرگ هست
وآن که با گرگش مدارا می کند
خلق و خوی گرگ پیدا می کند
یعنی قراره این دوتا وحشی آزاد شده و راست راست بچرخن. خیلی راحت. واسه 4 تومن پدر میکشه بعد هم بخشیده میشه. فاز عموئه از این کار چی بوده کمی مشکوکه... با این قوانین بی بخار آدمکشی چقدر راحت است!فقط کافی است مثلا برادر آدم رضایت بدهد تا قاتل راحت توی خیابان ول بگردد.