بازدید 11543

با خوردن پیتزا به جای آبگوشت، روستا توسعه نمی‌یابد!

دکتر حسن افراخته
کد خبر: ۶۳۰۹۱۰
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۹ 10 October 2016
سال هاست در ایران، روستا و روستانشینی زیر سایه برخی سیاست های اشتباه با مشکلاتی نظیر تخلیه شدن و مهاجرت لجام گسیخته ساکنین شهر رو به رو است. مشکلاتی که خود به ریشه بسیاری از بحران های نوظهور جامعه تبدیل شده و معلوم نیست با این روند رو به تزاید چه افقی در انتظار آینده کشور خواهد بود. به ویژه آنکه کارشناسان معتقدند مسئولان کشور هنوز به بیراهه می روند.
 
سرشماری نفوس و مسکن سال 95 در حال اجراست و همگان منتظر هستند تا بر اساس نتایج دقیق آن از آخرین تحولات جمعیتی ایران آگاه شوند. در این بین یکی از نگران کننده ترین تحولاتی که شنیدن خبر آن دور از انتظار نیست افزایش نرخ مهاجرت روستا به شهر و تخلیه شدن بیش از حد روستاهاست.
 
به گزارش «تابناک» در سال های گذشته برخی موسسه های مطالعاتی در بررسی های انجام شده خود خبر از تخلیه قریب به 40 هزار روستا در کشور دادند. خبری که بر اساس مقایسه نسبت جمعیت شهر و روستا در چند دهه گذشته به سادگی قابل اثبات است و در حال حاضر بر خلاف اوایل سده 1300 شمسی کم تر از 30 درصد جمعیت کشور در روستا زندگی می کنند.
در همین رابطه «تابناک» به سراغ دکتر «حسن افراخته» عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تهران و مدرس رشته جغرافیا برنامه ریزی روستایی رفت و برخی از اصلی ترین چالش های پیش روی روستانشینی در ایران را با وی در میان گذاشت. در ادامه مشروح این مصاحبه را می خوانید:

 
آقای دکتر لطفاً برای شروع بفرمایید در حال حاضر شما وضعیت کلی روستاهای کشور را چگونه می بینید؟ به نظر شما آیا از توانمندی های این مناطق به خوبی استفاده می شود؟
 
روستاهای ایران در کشوری پهناور با تفاوت های محیطی را نمی توان در یک دید کلی بررسی کرد. در ایران روستاهایی وجود دارد که کم و بیش به روش سنتی زندگی می کنند. در خود آن روستاها ، سطح نازل زندگی و مهاجر فرستی  قابل بررسی است. اما مشکلات اغلب در مکان های به ظاهر روستاهایی دیده می شود که نه ویژگی یک روستای اصیل را دارند و نه خصلتی شهری پیدا کرده اند این سکونت گاه های نه شهر و نه روستا، معضل اصلی اجتماعی و اقتصادی کشور است و اگر  مورد عنایت قرار نگیرند، می توانند منشأ مشکلات بیشتر باشند. مشکلات از آنجا ناشی می شود که مسئولان نیز مثل جنابعالی روستاهای کشور را یکسان می نگرند. اندک  توجهی لازم است تا ببینید روستاهای ایران در سواحل خلیج فارس، روستاهای بلوچستان و روستاهای مرکز کشور و نیز آذربایجان هریک مسائل خاص خود را دارند و نمی توان برای آنها نسخه واحدی تجویز نمود.
 
منظور از توانمندی که بیان می فرمایید روشن نیست. اگر منظور توان محیط طبیعی است، بر حسب دانش و تکنولوژی انسانی متغیر است و اگر منظور شما محیط اجتماعی و انسانی است، لازم به توضیح نیست که اغلب توانی جزء اشتغال درکشاورزی سنتی و یا فروش نیروی کار ندارند. آنهایی که صاحب منابع مالی و توان نسبی دانشی هستند، اغلب روستاها را ترک کرده اند.
 
مشکل و تهدید مهمی که در سال های اخیر گریبانگیر روستاهای کشور شد، بحث تخلیه جمعیت است. گفته می شود در دهه های اخیر 40 هزار روستای ایران خالی از سکنه شدند. معایب و محاسن این رقم آماری و در کل این پدیده را چگونه ارزیابی می کنید؟
 
جدای از صحت و سقم عدد و ارزیابی مذکور، مهاجرت های روستایی با این ابعاد، در ایران از نوع رکودی است و نمی تواند بیانگر تعادل اجتماعی، اقتصادی و محیطی جامعه باشد. تنها ماندگاری جمعیت روستایی بیانگر توسعه کشور نیست مثل بنگلاش و افغانستان، نبود جمعیت به آن معنی در روستاها نیز نشان عقب ماندگی نیست مثل نمونه انگلیس. آنچه اهمیت دارد توزیع نا متعادل جمعیت در شهر و روستا و نیز مناطق مختلف کشور است که متأسفانه در حد افراط در کشور دیده می شود و دقیقاً پدیده ای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است و منشأ بسیاری از معضلات بوده و خواهد بود.

برخی مسئولان در سال های گذشته با تصور اینکه اگر به روستاها امکاناتی نظیر گاز، برق و تلفن بدهند می توانند از سیل مهاجرت آنها جلوگیری کنند اقدام به این کارها کردند ولی عملاً نرخ مهاجرت روستا به شهر همچنان بالاست، دلیل این مسئله چیست؟
 
در اختیار گذاشتن خدمات فوق و بیشتر از آن از سوی مسئولان، حق طبیعی مردم است. همه نقاط کشور باید مجهز به این گونه خدمات باشد . اما کیست که نداند که اسکان از اشتغال پیروی می کند. تلفن و گاز برای مردم بی کار و درآمد موجب افزایش هزینه و کسری موازنه دخل و خرج می شود. اگر به واقع قصد مسئولان آن بوده است که شما می فرمایید ،زهی بی اطلاعی و مایه تأسف! اما به نظر اینها رو و سطح واقعیت باشد و ماهیت مسأله چیز دیگری است.

برخی معتقدند کاهش جمعیت روستا نشین کشور و در مقابل افزایش نرخ شهرنشین به نوعی نشانه توسعه یافتگی کشور و افزایش سطح رفاه جامعه است، شما این موضوع را چگونه می بینید؟

 
گرچه در سئوال دوم روی این مسئله صحبت شد اما یک سئوال ساده ادعای شما را رد می کند و آن اینکه حداقل" بیست میلیون جمعیت حاشیه نشین پیرامون شهرهای کشور"، که مسئولان سطوح بالای اجرایی بدان اعتراف دارند، از کجا آمده اند؟
 
 برپایی مدارس صحرایی و بیمارستان های صحرایی در نقاط مختلف کشور چه دلیلی دارد؟ چند میلیون نفر مشمول طرح شهید رجایی و کمیته امداد  در کشور داریم، چند میلیون بیکار در کشور وجود دارد و چه درصدی از جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی می کنند؟  

به صورت مشخص بفرمایید خالی شدن روستاها از جمعیت و افزایش نرخ شهرنشینی در مقابل کاهش نرخ روستانشینی چه تهدیداتی را متوجه آینده کشور می کند؟
 
پیشتر به اطلاع رسید که مسئله فقدان جمعیت روستایی به خودی خود اهمیتی ندارد .خداوند انسان را آزاد آفریده و من و شما نمی توانیم برای آنها تعیین تکلیف کنیم که کجا زندگی کنند و کجا نروند. اما بی تعادلی توزیع جمعیت در کشور بیانگر بیماری خطرناک اقتصادی ،اجتماعی است و عواقب نا مطلوب محیطی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در بر داشته و خواهد داشت که شایسته مردم با تمدن دیرینه ایران نیست.

برای توسعه پایدار روستاها و رهایی یافتن از تهدیدات آن چه باید کرد؟ آیا می توان به مجموعه اقدامات تا کنون مسئولان نمره قبولی داد؟

 
مسئولان به هیچ وجه در راه اندازی اقتصاد مردم نهاد و دانش مبدأ، نمره خوبی ندارند. اما انتظار توسعه پایدار روستاها به طور انتزاعی و جدای از توسعه شهر و کل کشور، انتظاری عبث و آب در هاون کوبیدن است. از فرمایشات شما چنین بر می آید که شهرهای کشور دارای توسعه پایدار است و تنها مشکل ما روستاهاست.  توسعه پایدار روستایی وابسته توسعه اقتصادی و اجتماعی کل کشور است که اغراق نیست اگر گفته شود در آغاز چنین مسیری هم نیستیم.  

برخی برای رهایی از مشکل توزیع امکانات در مناطق روستایی کم جمعیت، بحث تجمیع روستاها را مطرح می کنند. بفرمایید این مسئله چه محاسن و معایبی دارد؟

 
این تکرار مسئله بسیار کهنه و قدیمی است که باور ندارم کسی هنوز اعتقادی بدان داشته باشد. از همان آغاز هم انجام این کار بیش از اینکه در راستای حل معضل مردم باشد، در راستای کسب سود برای گروههای خاصی بود. بررسی گروههای کاری در گیر این پدیده از نظر موقعیت و جایگاه اداری و علمی بیانگر بسیاری از حقایق خواهد بود. اگر یک تحلیل هزینه و سود روی آن طرح های بساز و بفروش صورت گیرد، همه چیز روشن می شود. شما زمینه آمایش  و توسعه کل سرزمین را فراهم بیاور، مردم، هم آن را به پیش می برند و هم خود در باره محل زندگی خود تصمیم می گیرند.

تناسب جمعیتی حال حاضر کشور 30 درصد روستایی در برابر 70 درصد شهری است. به نظر شما نتایج سرشماری سال 95 چه تغییراتی را در این تناسب نشان خواهد داد؟

 
لطفاً چند روزی صبر کنید تا نتیجه سر شماری اعلام شود. اما این 70 در صدی که می فرمایید در نظر داشته باشید که هم شامل جمعیت پیرامون شهرها ست ، و هم جمعیت ساکن روستاهایی را در برمی گیرد که بنا بر محبت و بزرگواری  نمایندگان خود ارتقای موقعیت پیدا کرده و عنوان شهر نشین یافته اند. ولی در مجموع جریان حاکم،  هجوم جمعیت به مناطق شهری است و این از عقلانیت مردم در شرایط کنونی بازی حکایت دارد که به هیج  وجه مردم مستحق نکوهش نیستند.  
 
در فرهنگ حال حاضر جامعه روستایی بودن به نوعی تقبیح شده است و وجود اصطلاحاتی نظیر «دهاتی، پشت کوهی و...» که با حالت تمسخر به افراد گفته می شود، دلیلی بر این مدعاست. نظر شما در مورد این تفکر حاکم و راهکارهای تغییر آن چیست؟
 
 این مسئله هم کهنه شده است. اکنون اغلب مسئولان کشور روستا زاده اند.  بی گمان اگر روستاییان عنوان " بزرگوار  و محترم " خطاب شوند در روستا نخواهند ماند و آنها به این دلیل راهی شهر نمی شوند که ارج پیداکنند ؛ این به گونه ای  فرافکنی مسئله و فرار از مسئولیت است. این موضوع، در کتاب جغرافیای روستایی ایران به قلم اینجانب و چاپ سمت بررسی شده است. در دنیای امروز، موقعیت افراد بر مبنای محل اسکان او تعیین نمی شود بلکه بستگی به فرهنگ او دارد که البته حتماً تأیید خواهید فرمود که فرهنگ چیه، "جیب" او تعیین کننده است.     

به عنوان سئوال آخر، بفرمایید عملکرد تا کنون مسئولین در رابطه با توسعه روستاها چگونه بوده و مجموعه اقداماتی که برای توسعه روستایی از آن غافل هستند، چیست؟

توسعه اگر به معنی وام مسکن، ایجاد چند پل و شن ریزی و یا اسفالت سطحی مالرو های روستایی،  خرید و فروش لوح فشرده و مصرف پیتزا به جای آب گوشت در روستا هست، من حرفی ندارم. اما اگر توسعه به معنی "دستیابی به مجموعه شرایطی در راستای آزادی انتخاب انسانی"  است، هنوز به سوی این راه هم قرار نداریم.
 
چقدر خوب بود که به جای نکو داشت روز روستا در شهرهای بزرگ و مصرف آب میوه و شیرینی به افتخار آنان، اجازه داده شود که خودشان آنگونه که می خواهند زندگی کنند. از روش زندگی که خودشان بر می گزینند، حمایت کنیم. ثروت ملی را به دست کسانی نسپریم که روستاییان مجبور شوند با عجز و لابه از آنها طلب استمداد کنند.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل