بازدید 13897
ادامه تبادل آتش ایوبی و حاتمی کیا؛

تمجید ایوبی از هوش سیاسی حاتمی‌کیا پس از نقد تازه ابراهیم درباره حجت!

انتقاد صرفا به ایوبی و جنتی برنمی‌گردد. متأسفانه رأس هرم اجرایی کشور، بر خلاف لباسی که بر تن دارند، هیچ نسبتی با هنر و فرهنگ ندارد و در این آشفته‌بازار وقتی زیردستان نیز از سربازانی انتخاب شوند که دغدغه این بحث را ندارند و اگر لازم به ایستادن پای اصولی باشد، چون خصلت ایستادگی نیاموخته‌اند، با هر باد موافق و مخالفی جا‌به‌جا می‌شوند و رفتارشان پر از تناقض‌های مدیریتی است.
کد خبر: ۵۷۲۳۸۷
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۷ 04 March 2016
تمجید ایوبی از هوش سیاسی حاتمی‌کیا پس از دعای حاتمی‌کیا برای سفارت ایوبی!
هرچند تصور می‌شد جدال کلامی که با گفته‌های ابراهیم حاتمی‌کیا آغاز شد و با پاسخ حجت الله ایوبی ادامه یافت و همچون تبادل آتش چندین بار تکرار شد، به پایان رسیده باشد، ایوبی روز گذشته با انتشار یادداشتی ـ که تلویحاَ اشاراتی به حاتمی کیا داشت ـ رفتار برخی سینماگراها را نشانه هوش سیاسی‌شان خواند تا بدین ترتیب، این کشمکش کلامی ادامه یابد!

به گزارش «تابناک»، پس از آنکه در جریان اعلام نامزد‌ها و برندگان سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، انتظارات ابراهیم حاتمی‌کیا و همکاران در فیلم سینمایی «بادیگارد» برآورده نشد، واکنش حاتمی‌کیا قابل پیش‌بینی بود و البته با توجه به نگاه سینمایی هیأت داوران این دوره از جشنواره، عدم انتخاب فیلم حاتمی‌کیا به عنوان بهترین فیلم در رقابت با برخی فیلم‌های این دوره نیز دور از انتظار نبود.

ابتدا حاتمی‌کیا پیش از اعلام نامزد‌ها و اهدای جوایز و در حال و هوایی که مشخص بود در این دوره «بادیگارد» سهم جدی از جوایز ندارد، موضع گیری کرد. این کارگردان توانمند سینمای کشورمان گفت: «من نه به محمد حیدری کار دارم و نه حتی به آقای ایوبی و آقای جنتی؛ با آقای روحانی کار دارم. چطور می‌شود که فیلم‌هایی از این دست وارد مسابقه نمی‌شوند، حتی اگر ضعیف باشند. اما به هر حال این موضوع، موضوع روز ماست. چه کنیم که هنوز هم مثل زمان جنگ مسئولان سمت شمال می‌ایستند، در حالی که در جنوب جنگ است. خطر پشت مرزهای این کشور است و دوستان متوجه نیستند».

پس از انتشار این گفت‌و‌گو، حاتمی کیا چند روز سکوت کرد و پس از مشخص شدن نتایج جشنواره فیلم فجر نیز در ابتدا عمدتاً اطرافیانش موضع‌گیری داشتند و سکوت این سینماگر کشورمان اندکی بعد و در حاشیه مراسم تجلیل از او ـ که پنجشنبه ۲۹ بهمن ماه با حضور خانواده‌های شهدا و پس از نمایش فیلم «بادیگارد» برگزار شد ـ شکست.

حاتمی کیا درباره حاشیه‌هایی که پس از صحبت‌هایش در جشنواره فیلم فجر ایجاد شده است، تصریح کرد: «من می‌شنوم که آقای حجت الله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی در جایی بیان می‌کند که هر کس به جشنواره فجر علاقه ندارد به این جشنواره نیاید. من با شنیدن این حرف احساس کردم که او، خود را صاحبخانه می‌داند، در حالی که من فکر می‌کنم که آقای ایوبی یک مستأجر چند ساله است. خدا کند به او صدارت سفارت فرانسه را بدهند و بگذارد ما هم در عالم سینما کار خود را انجام دهیم».
 
حاتمی کیا با بیان اینکه خود را در حوزه سینما صاحبخانه می‌داند، اظهار کرد: «جشنواره فجر به افرادی چون ما تعلق دارد و من خود را در میان این خانواده یکی از صاحبخانه‌ها می‌دانم. من کاری با سیمرغ ندارم، چرا که برای من سیمرغ مسأله نیست. صحبت بر سر سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر است؛ سیاستگذاری که اکنون گرفتار شده است. من از ایوبی سؤال می‌کنم که اگر او را به عنوان رئیس جشنواره بگذارند که آقای محمد حیدری را به عنوان دبیر انتخاب کرده است؛ آیا قبول می‌کرد که افرادی همچون جواد شمقدری، جواد شورجه... داور باشند؟ مگر این افراد فیلمساز نیستند. ممکن است آقای ایوبی بگوید که سلیقه‌اش با این افراد نمی‌خواند پس او بر اساس نوعی سلیقه عده‌ای را انتخاب می‌کند که آنگاه آن اتفاقات رخ داده قابل پیش بینی بود».
 
کارگردان فیلم «بادیگارد» با بیان اینکه مسئولان جشنواره یک بازی کودکانه و نوعی دیپلماسی سطحی را در پیش گرفته‌اند، یادآور شد: «اینکه گفته می‌شود انتخاب فیلم‌ها بر اساس نظر داوران بوده، بازی کودکانه‌ای است، چرا که داوران انتخاب خود مسئولان جشنواره هستند و باید نسبت به آن پاسخگو بود. من معتقدم جشنواره امسال فیلم‌های بسیار متنوعی داشت و فیلمسازان بسیاری کار کرده و زحمت کشیده بودند و جایزه‌های خوبی هم گرفتند اما مسأله من جریان فرهنگی جشنواره است. در این جریان فرهنگی آنهایی که محافظ نظام و ارزش‌های نظام هستند در نظر گرفته نمی‌شود، آنهایی که ما اکنون می‌بینیمشان بادیگارد هستند».

با گذشت چند روز از موضع گیری حاتمی کیا، حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی نوشت: «آقای حاتمی‌کیا آرزو کرد، من به «صدارت سفارت فرانسه» نائل شوم تا دست از سر ایشان بردارم. قسمت اول دعایشان ممکن است روزی مستجاب شود، ولی قسمت دومش خیلی بعید است. هرجا که باشم باز هم همین ماجرای فرش قرمز است و نمایش فیلم های دیدنی ابراهیم حاتمی‌کیا. درست مانند سیزده سال پیش در پاریس برای نمایش ارتفاع پست.»

تمجید ایوبی از هوش سیاسی حاتمی‌کیا پس از نقد تازه ابراهیم درباره حجت!

سپس حاتمی کیا در گفت‌و‌گویی درباره ارجاعات فیلمش به دوران کنونی با بیان اینکه «به آقای روحانی رأی دادم و حق دارم که عملکرد ایشان را نقد کنم، ولی سینما جای این بحث نیست»، پیرامون تحلیلش از فضای کنونی سینمای ایران عنوان کرد: «امسال مدیریت جشنواره منظم‌تر و فیلم‌سازان امیدوار‌تر شده‌اند و به مرور بارقه‌هایی از امید در فیلم‌ها دیده می‌شود، ولی آیا این، همه توقعی‌ است که می‌شود از سازمان سینمایی داشت؟ مسئولان کنونی جز اظهار عجز و ناتوانی از بودجه حتی تشویق‌گر این موضوع هم نیستند. می‌گویند که پول نداریم و فقط می‌توانیم تشویقتان کنیم».

حاتمی کیا سپس مدیریت کنونی سینما را با دوران گذشته مقایسه کرد و گفت: «زمان ساخت فیلم «خاکستر سبز»، آقای لاریجانی وزیر ارشاد وقت، مرا در دفترش خواسته و گفت که حاضر است کمک کند تا من بروم بوسنی و تحقیق کنم؛ یعنی مدیر فرهنگی افقی را می‌بیند و براساس آن فیلم‌ساز را تشویق می‌کند که اگر از سوژه‌ای فیلم بسازی که دغدغه نظام است، موظفم کمکت کنم. این‌طور می‌شود که فیلم‌ها رنگ همسوی سیاست‌های نظام می‌گیرند و اراده نظام در فیلم‌ها دیده می‌شود؛ اما درباره این جشنواره چه باید بگویم؟ اثر مدیران فرهنگی بعد از آرامش‌ دادن چیست؟»

این کارگردان سینما ادامه داد: «مثلا فیلم‌سازی که می‌خواهد برای جشنواره برلین فیلم بفرستد، می‌داند این جشنواره چه مانیفستی دارد که بر اساس آن اگر فیلمی درباره علایق آن‌ها بسازد و حتی در طول فیلم‌برداری یا مونتاژ نماینده‌اش به فیلم سرکشی کند، می‌توان آن را در جشنواره دید؛ اما آقای ایوبی شما جدای از شعار چه خواستید و چه شد؟ البته انتقاد صرفا به ایوبی و جنتی برنمی‌گردد. متأسفانه رأس هرم اجرایی کشور بر خلاف لباسی که بر تن دارند، هیچ نسبتی با هنر و فرهنگ ندارد و در این آشفته‌بازار وقتی زیردستان نیز از سربازانی انتخاب شوند که دغدغه این بحث را ندارند و اگر لازم به ایستادن پای اصولی باشد، چون خصلت ایستادگی نیاموخته‌اند، با هر باد موافق و مخالفی جا‌به‌جا می‌شوند و رفتارشان پر از تناقض‌های مدیریتی است».

وی سپس درباره اینکه مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پای مجوزهایی که صادر نمی‌کنند، نمی‌ایستند، گفت: «می‌دانید چرا؟ به دلیل اینکه آقای ایوبی و جنتی هر دو از عالم دیپلماسی به عالم فرهنگ آمده‌اند. عالم دیپلماسی با عالم فرهنگ فاصله‌ای به تناسب وسط تنور و بیرون از تنور دارد. ظاهرشان خیلی به هم شبیه است؛ کت و شلواری هستیم، خیلی تیپ‌هایمان ‌تر‌و‌تمیز و مرتب است، مثل هم لباس می‌پوشیم، ولی عمیق که شویم، دیپلمات‌هایی که به فرهنگ آمده‌اند، مرد مبارزه و ایستادگی در جایگاه‌هایی که باید باشند، نیستند؛ چون چشمشان به تلکس رمزی شده است و نه اجتهاد شخصی».

حاتمی کیا در ادامه «اول خاتمی و بعدا مهاجرانی و بعدا تا حدودی لاریجانی» را «از اول انقلاب تا امروز واجد این ویژگی ایستادگی و مبارزه» دانست و در این زمینه تصریح نمود: «مهاجرانی وزیری بود که کاراکتر داشت و در جایگاهی که داشت، مؤثر عمل می‌کرد. حالا اینکه موافق دیدگاه و مواضعش هستیم یا نه، به جای خود، ولی او برای حفظ منافع اهالی فرهنگ مبارزه می‌کرد. مطمئن هستم که آقای ایوبی در طول صدارتش یک ‌بار هم با روحانی دیدار و تقاضای کمک به سینما نداشته؛ حتی آقای جنتی هم همین‌طور، ولی ببینید در دوران مرحوم سیف‌الله داد یا همین شمقدری چقدر از رئیس‌جمهور وقت فرصت گرفتند و پول و امکانات به سینما تزریق کردند. مرد فرهنگی اگر بداند در جایگاهی که اشغال کرده، مؤثر نیست استعفا می‌دهد، ولی چون این دوستان قرار نیست در حوزه فرهنگ بمانند و اینجا منصبی است برای ارتقا به جاهای دیگر پس هیچ‌وقت چنین اتفاقی نخواهد افتاد؛ مگر آنکه‌ آن‌قدر شور شود که به نوعی عذرش را بخواهند».

اندکی پس از این اظهارات، این بار نوبت حجت الله ایوبی بود که پاسخ دهد و ایوبی نیز بدون اشاره به حاتمی کیا دیروز یادداشتی نوشت که مخاطبش به حاتمی کیا نزدیک بود. در بخشی از این یادداشت نسبتاً طولانی آمده است: «بی‌گمان جشنوراه فیلم فجر بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور است. سینماگران از یک سال تلاش خود پرده برمی دارند. جشنواره فیلم فجر، جشن رونمایی از یک سال کوشش هنرمندانه است. شور و شعف جشنواره وصف ناپذیر است. جشنواره‌ای که باید هم جشن باشد و هم جشنواره. این رویداد بزرگ در کنار همه انرژی مثبت و شورانگیزیش میدان تاخت و تاز و پاره‌ای از رقابت های سیاسی و صنفی هم هست. رصدخانه‌ها فعال می‌شوند. نمایش هر فیلم می‌تواند بهانه‌ای باشد برای چالشی تازه. دیده بان‌ها، دلواپسان، دل آرامان خلاصه همه جمعشان جمع است. هر سکانسی، هر کلامی و هر نمادی می‌تواند تبدیل شود به یک تیتر...».

ایوبی در بخش دیگری از این یادداشت می‌گوید: «... مدیران جشنواره و مدیران سینما باید پر باشند از لبخند. در میان شلیک دوربین‌ها، در لابلای تیتر‌ها و تیر‌ها باید جشن گرفت پیروزی فرهنگ را و خندیدن خود یک هنر است. آن هم در جشن بزرگ سینمای ایران. فجر و سیمرغ دوروی یک سکه‌اند. سیمرغ دور است و دست نیافتنی و راه شکارش دراز است و پرحادثه. از خوان هایی که یکی پس از دیگری باید گذر کرد. از ایده تا دیده راهی است دراز. ماجراهای بین فیلمسازان و مدیران سینمایی که ما باشیم خود یک رمان خواندنی است. هنر و سیاست در ایران دوقلوهای به هم چسبیده‌اند. و این چسبندگی مایه دردسر برای بخش بزرگی از سینما شده.»

ایوبی در ادامه این گونه به کنایه می‌گوید: «البته خوشبختانه سینما هم دیپلمات‌ها و سیاست ورزان کارکشته خودش را پرورده. شطرنج دیدنی این سینماگران کم شمار ولی کارکشته با سیاست ورزان پرشمار و کم تجربه برای من که دانش آموخته علم سیاست‌ام دیدنی است. تحسین می‌کنم هوش سیاسی این سینماگر سیاست ورز را. و چه بازنده‌اند این جناح و آن جناح سیاسی از اصولیون تا اصلاحیون و چه بازنده‌اند آن همه سینماگرانی که نه اقتصاد می‌دانند و نه سیاست و من اگر دیپلماتم که نیستم، نگاه می‌کنم و آفرین می‌گویم به این همه هوش و ذکاوت. سینما و سیاست در ایران دوقلوهای به هم چبسیده‌اند اما سینما سیاست ورزان خود را دارد. و من که دانش آموخته علم سیاست‌ام نگاه می‌کنم و می‌آموزم».
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف
آخرین اخبار
وب گردی