بازدید 25988
چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۲)

وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

ترویج گونه‌ای از شکار در شرایطی که بسیاری از شکارچیان تا آن اندازه نا‌آگاه هستند که گاه از ده تن ایشان یکی مانع دریده شدن یک پلنگ بسیار ارزشمند نشده و یا گاه آنقدر سبوعیت دارند که شکم توله‌خرس‌ها را زنده زنده می‌درند، به طنزی تلخ می‌ماند که نه تنها توجیهی نداشته، بلکه با در نظر گرفتن جایگاه گوینده، به اشتباهی فاحش و بزرگ بیشتر شباهت دارد تا رویکردی کارشناسی.
کد خبر: ۳۴۹۷۹۵
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۲ - ۰۸:۰۱ 08 October 2013
شکار تروفه (به انگلیسی trophy، به فرانسوی Trophée و به معنای جایزه) به شکاری گفته می‌شود که انتخابی است و شکارچی پیش از آن که عزم شکار کند، نسبت به آن آگاهی کامل داشته باشد. به این معنا که به صورت کنترل شده تنها حیواناتی هدف قرار می‌گیرند که به جهاتی ممتاز هستند؛ حیوانات پیری که به لحاظ رشد جسمی در سطح بسیار خوبی قرار گرفته‌ ولی تأثیر زیادی در زادآوری ندارند. این تعریف یعنی حیوانات جوان و ماده از شمول شکار تروفه خارج می‌شوند تا تنها نرهای مسن اهداف شکارچیان تروفه شوند. در این نوع شکار که به عنوان نوعی رقابت ورزشی در برخی کشورها رایج است، شکارچی بخشی از شکار (مثل شاخ، پوست یا حتی سر حیوان) را به ‌یادگار‌ و تحفه با خود می‌برد. این تعریف را در ذهن نگه دارید تا بعد!

به گزارش «تابناک»، در شرایطی که مرحله نخست پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با محوریت پایش جمعیت این گونه‌ در خطر انقراض، در آخرین روزهای سال گذشته به پایان رسیده و تخمین باقی ماندن چهل تا هفتاد از پستاندار منحصر به فرد در سراسر کشور، نگرانی‌ها نسبت به تداوم نسل یوز را بیش از پیش کرده است، مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در همایشی که به این منظور در آغاز هفته جاری برگزار شد، ضمن اعلام اجرای مرحله دوم این طرح، سخنانی بر زبان راند که اگر نگوییم سرشار از ناامیدی است، دست کم پر ابهام و قابل تأمل می‌نماید.

وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

هومن جوکار اجرای فاز دوم پروژه یوزپلنگ آسیایی را در سه محور «توسعه اکوتوریسم»، «چرای دام پایدار» و «شکار پایدار» خواند و گفت: مردم و عوامل انسانی مشکل اصلی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی هستند که باید برای حل این مشکل، مردم را در سود این پروژه سهیم کنیم؛ روش‌هایی که به نگهداری از یوزپلنگ آسیایی منجر می‌شود، بسیار محدود بوده و دشوار است که از جمله آن می‌توان به مواجهه با شکارچیان اشاره کرد.

وی افزود: اگر نتوانیم به مردم ‌در راستای ‌حفاظت از این گونه در معرض خطر انقراض نفع برسانیم، آنان نیز کمتر با ما همراه شده و ادامه کار را بسیار سخت خواهند کرد. به همین منظور در فاز دوم این پروژه ـ که در پایان سال ۲۰۱۳ آغاز خواهد شد ـ این مسأله را نیز در نظر گرفته‌ایم که چگونه می‌توانیم زندگی مردم را ارتقا دهیم تا تخریب کمتری صورت بگیرد.

مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ادامه وسعت زیستگاه‌های یوزپلنگ در کشور را شش میلیون هکتار خواند و با اشاره به سختی‌های کنترل مناطقی با این میزان گستردگی‌ گفت: قرار است  همه فعالیت‌های متمم فاز دوم پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در بستر زیستگاه انجام شود و چند زیستگاه به عنوان ‌‌پایلوت انتخاب شده که قصد داریم در هر زیستگاه پایلوت، مدل مشارکتی مردم در حفاظت را به وجود آوریم.

وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

جوکار با بیان این که کارکردهای هر کدام از این زیستگاه‌ها متفاوت خواهد بود، در تشریح محورهای فاز دوم افزود: در یک زیستگاه مدل اکوتوریسم،‌ در زیستگاه دیگر مدل مشارکت مدیریت مرتع با مشارکت دامداران و در مدل سوم قرار است مدیریت شکار پایدار را با مردم محلی انجام دهیم؛ در یک منطقه، زیبایی منطقه و حیات وحش می‌تواند توریسم را رونق دهد، در جای دیگر تولیدات گیاهی با مدیریت پایدار مشارکت مردم را به همراه خواهد آورد و در منطقه دیگر، «تروفه» می‌تواند محصول حفاظت برای مردم باشد.

بدین ترتیب آشکار شد که منظور مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی از به‌کار‌گیری رویکرد «شکار پایدار» برای حفظ یک گونه در خطر انقراض، ترویج شکار تروفه است؛ گزینه‌ای پرابهام که حتی خود این مدیر به خوبی به فروانی ابهامات مطرح ‌در حاشیه آن آگاه است چراکه در ادامه سخنان خود گفته است: اجرای طرح شکار پایدار در بیرون از مناطق حفاظت شده توسط مردم و همکاری سازمان حفاظت محیط زیست از کارهای در دست اجراست که تا کنون با واکنش‌های منفی بسیاری روبه‌رو شده است؛ شکار پایدار، رویکرد جدیدی است که برای حفاظت از گونه‌های در معرض خطر انقراض در کشورهایی مانند پاکستان و تاجیکستان انجام شده و اتحادیه حفاظت از تنوع طبیعی نیز آن را تأیید کرده است.

هرچه در عجیب بودن ترویج رویکرد شکار، ولو شکار خاص و محدود و به نام شکار پایدار، توسط یکی از مدیران کاربلد سازمان محیط زیست که مأموریتی ویژه و تخصصی عهده‌دار است ـ و اگر از حق نگذریم، تلاش چشمگیری در این زمینه بروز داده است ـ بگوییم، به نظر کم است ولی ماجرا زمانی عجیب‌تر جلوه خواهد کرد که بدانیم «شکار» یکی از عوامل بسیار کارآمد در کاهش جمعیت گونه‌های مخ‌لف جانوری در کشورمان به شمار می‌آید که با توجه به شمار زیاد سلاح‌های مجوز‌دار و غیر قانونی در دست مردم و دشواری‌های پایش و کنترل مناطق حفاظت شده، تا همین جا هم ‌کنترل‌ناشدنی می‌نماید؛ چه برسد به روزی که نوعی از آن مجاز شناخته شده و حتی فرا‌تر، تبلیغ و ترویج شود!

وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

تنها کافی است به یاد بیاوریم که گاه پدیده شکار غیر مجاز به تیراندازی شکارچیان متخلف به محیط بانان و یا بالعکس نیز انجامیده و مسائل دردناکی رقم زده است تا به این نتیجه برسیم که محدود کردن پدیده شکار در اوضاع کنونی در کشورمان شبیه سنگ بزرگی است که نزدنی به نظر می‌رسد.

از این بعد ماجرا که بگذریم، ترویج گونه‌ای از شکار در شرایطی که بسیاری از شکارچیان تا آن اندازه نا آگاه هستند که گاه از ده تن ایشان یکی مانع دریده شدن یک پلنگ بسیار ارزشمند نشده و یا گاه آنقدر سبوعیت دارند که شکم توله خرس‌ها را زنده زنده می‌درند، به طنزی تلخ می‌ماند که نه تنها توجیهی نداشته، بلکه با در نظر گرفتن جایگاه گوینده این سخن، به اشتباهی فاحش و بزرگ بیشتر شباهت دارد تا رویکردی کارشناسی و برآمده از تفکر علمی و مبتنی بر حفاظت از محیط زیست!

این در حالی است که ظاهرا این مدیر فراموش کرده که لازمه اصلی مجوز دادن به شکارچیان تروفه (و نه ترویج و تبلیغ این نوع شکار!)، آگاهی دقیق یا برآوردی مبتنی بر روش‌های علمی و نزدیک به واقعیت از شمار گونه‌های حیات وحش به تفکیک هر یک از مناطق حفاظت شده و البته به روز است، حال آنکه خود ایشان به نیکی می‌داند که به رغم بهره‌گیری از تکنولوژی دوربین‌های تله‌ای و پس از گذشت یک بازه زمانی طولانی، آمار اعلام شده از جمعیت یوز ایرانی مبتنی بر تخمین است، چراکه تنها بیست یوز رصد شده‌اند و بر این اساس، شمار یوزهای ایرانی بین ‌چهل تا هفتاد قلاده برآورد شده است.

وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

اینجاست که صدور مجوز شکار تروفه برای گونه‌هایی که حتی شمارشان معلوم نشده و چه بسا هرگز مورد پایش علمی قرار نگرفته، هیچ توجیه علمی نداشته و به غایت خطرناک است؛ به ویژه اگر بدانیم بسیاری از هم‌وطنانمانمان که شکارچیان هم زیر‌مجموعه آنها هستند، حتی تفاوت بین امثال جبیر و غزال حتی در قیاس با مرال و گوزن را نمی‌دانند، چه برسد به این که بتوانند تشخیص دهند کدامشان نر است و کدامشان ماده و البته کدام نری، اینقدر مسن است که بتواند هدف شکار تروفه باشد! بماند که اگر همه این‌ها هم حل شود، هنوز نمی‌توانیم بپذیریم که چرا گیاه‌خواران مسن به جای آنکه در چرخه غذایی نصیب گوشت‌خواران شوند، باید به تیر شکارچیانی کشته شوند که تنها مزیتشان به نسبت سایر شکارچیان، سکونت در نزدیکی مناطق حفاظت شده و قرار گرفتن در جرگه افراد محلی است!

اکنون اگر توجه کنیم که در میان عوامل تهدید‌کننده نسل جانوران گوناگون ساکن سرزمینمان، «شکار» ‌مهم‌ترین نباشد، بی‌گمان تلخ‌ترین، عامدانه‌ترین و قابل پیشگیری‌ترین آنهاست، آن زمان گفتن از شکار پایدار به عنوان رویکرد حفاظتی بسیار دردناک جلوه خواهد کرد مگر آن که مدیری که این راهکار را مطرح کرده آنقدر از ‌رویکرد شکار ممنوع به منظور حفاظت از گونه‌های در خطر انقراض ناامید شده باشد که به دنبال راهی برای ساماندهی وضعیت زهوار در رفته شکار و پاسداشت حداقلی ‌باشد!
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۶۲
انتشار یافته: ۵۱
واقعا جای تاسف داره .
شکار باید ممنوع شود.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
شکار باید ممنوع شود.
شهرام
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
شکار باید ممنوع شود
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
پاک کردن صورت مسئله دردی رو دوا نمی کنه
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
شکار باید ممنوع شود
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
ما از دولت جدید می خواهیم کلا شکار هر حیوانی را در حیات وحش ایران ممنوع کند
در ضمن خواهان معافیت محیط بانان از پیگیری های قضایی هستیم
به خدا باید شکارچیان را هدف گرفت
من نمیدونم کشتن حیوانات برای تفریح چه لذتی داره؟
والا ما سر یه مرغ رو هم دلمون نمیاد ببریم
چرا بايد همين تعداد معدود حيوانات باقي مانده در حيات وحش كشته شوند؟
عده اي با ثروتهاي بادآورده فكر مي كنند هر چيزي را بايد خريد و نابود كرد. چرا جلوي اينها گرفته نمي شود؟
يك مجوز محدود مي گيرند و با استفاده از آن همه چيز را حتي بچه هاي حيوانات را هم نابود مي كنند. چه كسي ناظر اعمال اينها است؟
سلام، فكر كنم به جاي شكار تروفه ، بهتر باشه باشگاه هاي تيراندازي بيشتري در سطح استان ها احداث بشه تا به جاي شكار وحوش ، انرژي و نياز به شكار يا تفريح شكار در باشگاه هاي تيراندازي (به خصوص باشگاه ها و مكان هايي براي تيراندازي در حال پرواز)تخليه بشه و وحوش هم آسيب نبنند يا حداقل نسلشون حفظ بشه .
بسيار زشت و زننده است كه وقتي از يك حيوان فقط بيست يا فوقش هفتاد قلاده باقي مانده كه آنها هم معلوم نيست بتوانند به حياتشان ادامه دهند يا نه، كساني كه مسئول حفظ جان آنها هستند، اين حرفها را مي زنند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۹:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
ابتدا الفباي حيات وحش را ياد بگيريم بعد اظهار نظر كنيم. هدف از شكار تروفه، شكار كردن يوزپلنگها نبوده است!! تعجب ميكنم از برداشت شما آقاي دانشجوي دكترا!!
سلام ،با توجه به وضعیت بسیار وخیم حیات وحش در کشورمان هرگونه شکار باید ممنوع شود و از دادن مجوز حمل سلاح وشکار خودداری گردد و از تردد با اسلحه در مناطق حفاظت شده وشکار ممنوع شدیدا جلوگیری گردد.برای خاطیان مجازات های سنگین از چند سال زندان تا اعدام و جریمه های سنگین چند صد میلیون تومانی تا چند میلیارد تومانی در نظر گرفته شود.اگر ما این مراقبت ها را تشدید نکنیم بعضی از گونه های حیات وحشمان مانند یوزپلنگ تا ده بیست سال آینده ومابقی گونه ها تانیم قرن آینده بکلی ازبین خواهند رفت.فردا دیر است همین امروز باید خطر را حس کنیم واقدام کنیم.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
فعلا" كه محیط بانان را اعدام میكنند !!
انصافا نقد انجام شده منصفانه بود و بنده به عنوان کارمند سازمان حفاظت محیط زیست از اظهارات آقای جوکار در زمینه شکار پایدار شرمنده شدم چرا که مدیریت کاهش جمعیت در خصوص گونه های در معرض انقراضی چون یوز مسخره است
تا به حال هرگز به سوی حیوانی شلیک نکرده و بعید می دانم که تا آخر عمر نیز چنین کنم. تا آنجا که می دانم آقای جوکار نیز در پیشینه خود کمترین علاقمندی به شکار ندارند، بنابراین به نظرم ضروریست به عنوان یک کارشناس کاربلد محیط زیست، با انبوهی از تجربیات کم نظیر جهانی، کمی بیشتر در رابطه با استدلالها و برنامه های ایشان بیاندیشیم. همچنین بد نیست نیم نگاهی نیز به تجربیات جهانی داشته باشیم و به حقیقت های محیط پیرامون خود دقت کنیم. متاسفانه تقریبا تمامی مواردی که در این یادداشت مورد استناد قرار گرفته اند، هیچ ارتباطی با شکار تروفه ندارند. بنابراین شاید آنچه آقای جوکار گفته کمی بیشتر برایمان قابل درک باشد...
تنها راه چاره این است که شکار مطلقا ممنوع گردد.
كاملا موافقم، شكار به هر شكل و ماهيتي باعث از بين رفتن يك حلقه از رنجيره غذايي در طبيعت ميشه و بايد از اين امر جلوگيري كرد.
واقعا جای تاسف داره چرا برخی فقط با کشتن مخلوقات خداوند لذت می برند ؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
اینا بیمار روانین. بایدبازداشت و در تیمارستان به صورت اجباری بستری شن.
طبیعت خودش بلد است که جمعیت گونه های حیات وحش را کنترل کند و نیازی نیست که با ترفندهایی مانند شکارپایدار و غیره مجوز این کار را صادر کنیم. فعلا شکارچیان بدون داشتن مجوز به شکار و نابودی گونه های ارزشمند می پردازند و خدا به داد برسد زمانی که تحت هر عنوانی مجوزی هم دریافت کنند. ضمن آنکه حتی اگر شکار پایدار را در باره برخی گونه هامنطقی بدانیم لااقل در باره یوزپلنگ که تعداد آن بسیار محدود است اصلا قابل پذیرش نیست. چرا که وجود یوزپلنگ زنده حتی اگر پیر باشد هم در طبیعت قابل تحمل است.
ضمن تاييد نظر آقاي پور حسيني، و تاييد بيانات كاملا كارشناسانه آقاي جوكار، لازم به اشاره است متن حاضر كاملا احساساتي و بدور از ديدگاه علمي تنظيم شده است. يكي از فنون شناخته شده و همراه با تجربه جهاني در حفاظت از زيستگاه و حيات وحش، مديريت شكار مي‌باشد. چنانچه در افريقا نيز با تعيين تعداد و قيمت پروانه شكار، از انقراض نسل بسياري از گونه‌ها به واسطه شكار توسط بوميان كه براي تامين غذا انجام مي‌شد جلوگيري به عمل آمد و درآمد ناشي از شكار تروفه و به طبع آن اكوتوريسم جايگزين آن شد. به طوري كه علاوه بر انتفاع مردم بومي و دولت از درآمد حاصله، حيات وحش از آسيب شكار بي‌ضابطه و انقراض نجات پيدا كرد، به طوري كه امروزه خود مردم بومي از حاميان حيات وحش مي‌باشند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
آقای نبیان عزیز
متخلف بچه و ماده و ماده باردار می زنه و عقل و امکاناتش به تروفه نمی رسه. شمام بیا تبلیغ کشتن تروفه کن که دیگه تهشو هم در بیارن. اینم کارشناسان مدعی ما!

نظر کارشناس در رابطه با کشتار بی حد و مرز چیه؟ توی این وانفسا که افراد با ژ3 و کلاش میرن رگبار می بندن روی حیوانات، شما هم بیا از کشتن تروفه های باهوش دفاع کن که دیگه ته مونده هاشو هم بزنن بره.
از متن حاضر مشخص است متاسفانه نويسنده محترم مقاله از علم حيات وحش دانش اندكي داشته و جاي تعجب دارد كه اينچنين با اطمينان در اين خصوص قلم فرسايي نموده‌اند. براي مثال ايشان در متن حاضر مدعي شده‌اند : "صدور مجوز شکار تروفه برای گونه‌هایی که حتی شمارشان معلوم نشده و چه بسا هرگز مورد پایش علمی قرار نگرفته، هیچ توجیه علمی نداشته و به غایت خطرناک است"؛ اين در حالي است كه بيش از چهل سال است كه همه ساله (دو بار در سال) كليه زيستگاههاي حفاظت شده ايران به صورت رسمي مورد پايش علمي و سرشماري وحوش قرار مي‌گيرد و آمار آن در دفتر حيات وحش سازمان حفاظت محيط زيست ثبت و ضبط است. همچنين نويسنده بين جبير و غزال، و بين مرال و گوزن تفاوت قائل شده‌اند! كه اين خود مدعايي ديگر بر عدم آشنايي ايشان با حوزه مديريت حيات وحش مي‌باشد.
بي ترديد مديريت شكار و شكار تروفه يكي از راهكارهاي تجربه شده در دانش مديريت زيستگاه و حيات وحش مي‌باشد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
بزار من برات تعریف کنم که دیگه خودتو به کوچه علی چپ نزنی کارشناس جان
محیط بان می شمره 15 تا کل و بز، بعد می بینه اگه آمار بده 15 سر محیط بانی میگه چرا بد محافظت کردی؟! مینویه 50 تا. سر محیط بان جمع می زنه از ترس بالادستیش چند برابر می نویسه که زیر سوال نره. بالا دتیش جمع می زنه برای اعلام به مرکز چند برابر می کنه که بگه ما خوب کار کردیم! نتیجه این میشه که آمار تخیلی شما دخه ها برابر واقعیتیه که همه ما در مناطق به چشم می بینیم!
رضا ش
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
آقای نبی یان عزیز بنده شما را می شناسم .. ولی واقعا برادر اینطوریست که می فرمایید .... نه واقعیت چیز دیگریست....
اگر میخواهیم نسل این حیوانات منقرض نشود باید مجوز شکار برای همیشه منع شود و جرائم سنگین برای شکارچیان متخلف صادر شود و این بصورت یک قانون تصویب گردد و در زنجیره غذائی طبیعت دخالتی نداشته باشیم واز سوی دیگر از طریق رسانه های دیداری وشنیداری بصورت مستمر اطلاع رسانی شود .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
مشکل انقراض نسل حیوانات مربوط به شکار نیست یه سر به تخریب وحشتناک محیط زیست بزنید میفهمید که درد اصلی چیه
در حال حاضر شکار به تفریح آدمهای پولدار تبدیل شده پس بهترین کار اینه که ممنوع بشه و آدمهای پولدار یه تفریح دیگه پیدا کنند
سلام
موضوعی را در مورد شکار میخواهم بگویم که تابناک انشا الله مثل نظرهای قبلیم که ثبت نکرد ثبت کنه.
از سال 91 یک گروهی در استان گلستان چیدا شدند که در پی راه اندازی یک شکارگاه با حیوانات تولیدی از نوع بومی استان هستند. مثلا کبک ایرانی، قرقاول ایرانی. این گروه با افرادی تحصیل کرده و با تجربه پا به این عرصه گذاشته است اما در این راه تا حالا با اقبالی از طرف محیط زیست مواجه نشده است. طرح این گروه با عنوان طرح احیاء طبیعت وحش استان گلستان به محیط زیست ارائه شده است و کارشناسان این اداره کل آنرا بررسی کرده اند. این طرح میخواهد با کاهش فشار به محیط زیست و با تولید حیوانات در حال انقراض و ریزش آنها علاوه بر در قرق اختصاصی در طبیعت باعث شکوفایی محیط زیست و نیز کار افرینی بسیاری از افراد این استان میشود که استان گلستان را در عرصه گردشگری به یکی از قطب های کشور خواهد کرد.برای این طرح حدودا 4 سال وقت گذاشته شده است. حال شرکت نخجیرگاه آوای وحش که بانی این طرح است منتظر جواب محیط زیست می باشد.
امیدوارم که تابناک عزیز این نظر را ثبت کند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
حیوان تکثیر شده در اسارت دارای بیماری های بسیار خطرناک برای حیات وحشه و در صورت فرار یا رها شدن ممکنه کل نسل هم نوعشو در طبیعت از روی زمین برداره. اینو هم بررسی کردین؟!
ضمن تاییدمطالب و تشکر از نویسنده محترم مقاله ، به نظر می رسد آقای جوکار با برنامه ریزی قصد از بین بردن دارند و مشکل را می خواهند از این طریق حل نمایند. امیدوارم در این موضوع به این مهمی بحث آزمون و خطا مطرح نباشد که غیرقابل جبران است .
اقا خواهشمنداست شكار را ممنوع وبا افراد
شكارچي برخورد شود وحتي اسلحه انها ضبط
شود تا به اينكار ضد خلق دست نزنند
با سلام
بايد به نويسنده مقاله متذكر شوم كه شايد براي شما نر و ماده بودن حيوانات قابل تشخيص نباشد ولي يك شكارچي (نه شكاركش) نر و ماده بودن را كه تشخيص مي دهد هيچ سن آن را نيز با تقريب حدود يكساي از فاصله چند صد متري تشخيص مي دهد. راستش يك سري افراد پشت ميز نشين نمي دانند مي خواهند تصميم گيري كنند.
برخي كارهاي متوحشانه مانند كشتن توله خرس توسط يك معلم بايد مورد بررسي جامعه شناختي قرار گيرد كه كودكان ما زير دست چنين فردي پرورش مي يابند.
در جامعه ما شكارچي و شكاركش بايد مشخص شود و از هم متمايز.
البته شكار يوزپلنگ تروفه هم از تصميمات آقاياني مي باشد
شما اين صحبتها و اين اتفاقات را از مدير پروژه يوز مي شنوي ديگر چه انتظاري از شكاركشها داري كه اين بلا را بر سر پلنگ بيچاره نياورند!!!؟؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
حالا تو شكارچي و نه شكار كش و كاملا با معلومات ميري نر و نه ماده و مسن و نه جوون رو ميزني و از بين ميبري و كيف ميكني و بعد كباب ميكني و ميخوري. جواب منو بده كه اون غذاي پلنگ و يوزپلنگ و گرگ و روباه و شغال نيست كه تو از بين برديش؟ خلا كمبود غذاشو چطوري توجيه ميكني؟
باران
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
به نظر من تو سال 2013 شکار یه تفریحیه در حد تماشای نبرد گلادیاتورها، همون قدر که اینو می تونم قبول کنم اونم می تونم. تماشا چی جنگیدن گلادیاتور تو حاشیه امن می شینه و مردن یه موجود رو تماشا می کنه (بگذریم از بحث های مربوط به تمایل به تماشای خشونت)، شکارچی هم با برتری که در حال حاضر اسلحه انسان به چنگ و دندون حیوان داره، در همون حاشیه امنه و مثل اینه که با شلیک گلوله شستش رو می گیره پایین تا مغلوب کشته بشه. هر دو رفتار جایی نداره در شرایط فعلی انسان و شما هم آقا یا خانم شکارچی و نه شکارکش، با نشونه گرفتن و شلیک از راه دور اصلا معلوم نمیشه انسان شجاع و زورمندی هستی. این قضیه "شکار کش" هم یه ادبیاتیه بین خودتون، سعی نکن با این روش حرف زدن کارت رو توجیه کنی، شکارچی و شکارکش هر دو دارن با اسلحه نابرابر یه موجود دیگه و کمیاب تر رو می کشن.
من آلمان میخواستم برم ماهیگیری گفتند باید مجوز بگیری رفتم برای مجوز گفتند باید دوره ببینی!گفتم چه دوره ای گفتند باید بدانی کدام ماهی ها را نباید صید کنی یا چه وقتهایی نباید بگیری یا اگر بعضی را اگر صید کردی دوباره به آب برگردانی و.... همه اینها آموزش میخواد تا یاد بگیری!اما به قول شما بعضی شکارچی های ما حتی فرق شوکا و گوزن را نمیدانند و... وضعیت همین میشه
چقدر خود خواه انسان
شکار را باید تا حداقل چند سال ممنوع کرد
چند وقت پیش در تلویزیون مستندی را دیدم . که آمریکایی های پولدار عاشق شکار حیوانات وحشی در آفریقا برای شکار حیواناتی مثل شیر آنها را با سرمایه خود پرورش میدهند ، و بعد از بزرگ شدنشان آنها را در طبیعت رها میکنند . و این حیوانات بصورت نمایشی شکار میکنند . که این طریقه هم به حیات وحش آسیب کمتری میرسد و هم این جور شکارچیان به مراد خویش میرسند . این روش را میتوان در ایران پیاده کرد . در غیر اینصورت باید جلوی شکار و شکارچیان رو در تمام سال گرفت و اجازه شکار به هیچ کسی نداد . البته در ایران با این وضعیت مدیریت حیات وحش خیلی مشکل است .
شکار و شکارگری یک واقعیت باستانی تاریخی و کنونی است و مهندس جوکار نیز بعنوان یک کارشناس خبره نیز مضرات و آسیبهای آن را میشناسد لذا مدیریت تقاضای لجام گسیخته شکار و تبدیل تهدیدات و مهارتهای بسیار ارزشمند شکارچیان خبره به فرصت آگاهی رسانی،آموزش جامعه هدف در راستای اهداف حفاظتی مورد بحث یک تکتیک مناسب جهت رفع تهدیدات فوق ذکر برای گونه های جانوری و حتی گیاهی وطن عزیزمان خواهد بود.
با سلام، من خودم شکارچی هستم، البته با مجوز
چیزی که نسل شکار رو برداشته، محلی هایی هستند که هر کدوم یه کلاش زیر بته یا تو طویله هاشون قایم کردند و هر از چندگاهی گله شکار رو به گلوله می بندند
باید به شکاربانها حقوق و مزایای ویژه بدند و برای دفاع از خودشون، حق تیر بدهند، مثل نیروهای انتظامی
با سپاس
پاسخ ها
باران
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
خودتو جدا نکن. اون محلی هم فکر می کنه باید اندازه تو بره از محیط اطرافش برداشت کنه. همتون تو برداشتن نسل شکار مقصرید.
به این دوست شکارچی بفرمائید شما تا بحال چقدر شکار کردید که حالا شکارچی شدید ؟ اگر دیگران هم بخاهند مثل شما شکارچی شوند باید چه مقدار و چند سالی به جون طبیعت و وحش بافتند تا مثل شما یاد بگیرند آیا انوقت دیگر شکاری هم وجود دارد؟و.....چرا باید به افراد برای تفنن و حالا اسمش هر جی می خواهند بگذارند مجوز بدهند و بجان این طبیعت که طی ملیاردها سال شکل گرفته بافتند و در بک چند سالی همه طبعت ووحش را نابود کنند آقای شکارچی بیا مردانگی کن واز همین حالا نجات دهنده حیات وحش بشو تا وجدانت اگر داری قدری راحت شود دوست عزیز در این قرن و این روزگار که شاید 80% طبیعت و جنگل که محل زیست این جانوران بوده توسط این موجود و یا حیوان که اسم خودش را گذارده اشرف مخلوقات و حیوانات از بین رفته است بتواند خود را نجات دهد بیا مردانگی کن و دیگر به شکار نرو و برای خودت هم دلیل و برهان نیاور آنوقت وجدانت راحت می شود و شبها با آرامش می خوابی خودت قاضی خودت باش
مهمترین عامل انقراض نسل جانوارنی مثل یوز همین جاده های بی مورد است مثلا جاده بافق باعث شده این ها بیشتر زیر ماشین بروند
باید اولا برای هر جاده یا سدی از محیط زیست استعلام شود واقعا با نظر کارشناسان ایرانی و خارجی
در ضمن اگر جایی هم جاده ای یا سدی گذاشته ایم باید اینها را به مناطق محافظت شده انتقال دهیم و مثلا جاده ها را برایشان ایمن کنیم
باور کنید درآمد توریستی ایران از همین یوز آسیایی و سیاه گوش و پلنگ می تواند به اندازه در آمد نفتی ایران باشد
بعنوان کسی که همواره از شکار لذت برده واقعا نمیتوانم موافق ممنوع شدن کامل ان باشم و اما بعنوان کسی که بیش از 20 سال در اروپا ساکنم و طریقه مدیریت و اموزش شکار را دیدام مدل شکار در ایران را نه تنها شکار نمیدانم که جنایت است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
منفی به این که نمی تونی موافق ممنوعیت کامل شکار باشی
ماهم باید مثل سایر کشورها با شکارچیان برخورد کنیم تا اینگونه شاهد انقراض برخی گونه های کمیاب نباشیم
دوست عزیزی که می‌فرمایید من بیست سال است که در اروپا زندگی‌ می‌کنم و از شکار لذت میبرم بنده هم ۲۸ سال است که در آلمان زندگی‌ می‌کنم و از شکار تمام جانداران متنفرم چه در اینجا و یا هر کشور دیگری شکار با هر نوعش مبارزه می‌کنم و اینرا جنایت می‌دانم می‌دانید چرا چون شکارچی‌ها را میشناسم و طرز فکرشان را می‌دانم .به نظر من شکار باید ممنوع اعلام شود و شکارچی مجازات
مهمترین علل اسیب مرتع داری غلط چرای دام الودگی صنعتی و زیست محیطی است متاسفانه نویسنده احساسی به مشکل نگاه کرده و شناخت درستی نداشته است شکار ششمین علت اسیب به جمعیتهای در معرض خطر است.
بنده یکی از محیط بانان کشورم هستم همه نظراتی که دوستان داده اند قابل تامل است باید بگم مناطق امن ما هم ازصدای تیر شکارچیان متخلف در امان نیست فقط اینو میخوام بگم که خدا کنه فرزندان ما هم بتوانند این زیبایهای خداوند واین همه موجودات زیبارو از نزدیک در کوها ببینند نه در باغ وحش ها وشاید هم به کشوری دیگر برای دیدن بروند.ما محیط بانان تا پای جان ازمخلوقات خداحفاظت میکنم چون عاشقیییییییییمممممم.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر