سناريويهاي متعددي از آغاز جنگ در بيروت و پشت پردههاي آن نقل کردهاند. برخي آن را ورود ناخواسته طرفها و به ويژه حزبالله به جنگ ميدانند و برخي ديگر آن را حساب شده ميبينند، اما همه اين سناريوها در يک نقطه مشترکند و آن «وادار ساختن حزبالله به جنگ است» تا با ورود مقاومت به جنگ داخلي، پروندهاش را به طور کامل ببندند.
بر پايه اطلاعات دقيق و موثق، يکي از سناريوها، سناريويي است که بنا بر آن، «فرماندهي حزبالله لبنان در ضاحيه جنوبي بيروت» به محاصره درميآمد و نظام و ساختار اين نيرو به طور کامل از بين ميرفت:
در آستانه شصتمين سالگرد تشکيل اسرائيل و براي يک «اقدام بزرگ زلزلهوار» در خاورميانه و تلافي شکست جنگ سي و سه روزه، دو سناريو پس از ترور حاج عماد مغنيه «حاج رضوان» عليه حزبالله تدارک ديده ميشود. در سناريوي نخست، ترور سيد حسن نصرالله (در ششم ارديبهشت) طراحي ميشود که همکاري امنيتي يک مجموعه لبناني با طرف اسرائيلي را در پي داشته است. اين طرح تنها چند روز پيش از اجرا توسط شبکه امنيتي حزبالله، لو ميرود.
منابع اسرائيلي، زمان لغو اين عمليات را تنها پنج روز پيش از اجرا اعلام کردهاند. شبکه اطلاعات و امنيت حزبالله «عوامل لبناني شرکت کننده» در اين عمليات را شناسايي ميکنند و همين امر، موجب کشف و شناسايي برنامه دوم عليه حزبالله ميشود. حزبالله لبنان نتايج تحقيقاتش را به نيروهاي همپيمانش اعلام ميکند و هماهنگي لازم براي رويارويي با طرح دوم نيز آغاز ميشود.
اکنون حزبالله دانسته که لبنان در آستانه يک جنگ فراگير است.
بخشنامه و مصوبه دولت لبنان براي مخالفت قانوني با شبکه مخابراتي مقاومت اسلامي «حزبالله» و برکناري «سرتيپ وفيق شقير» از رياست امنيت فرودگاه که از نيروهاي مورد اعتماد حزبالله است، اعلام ميشود. بر پايه اين مصوبه، همه افرادي که به هر شکلي در راهاندازي و بهکارگيري سيستم مستقل مخابراتي حزبالله دست داشتهاند، تحت عنوان اخلال به نظام دولت و مصالح عمومي مورد پيگرد قوه قضائيه قرار ميگيرند. پيگيري اتهام دخالت حزبالله در فرودگاه بين المللي رفيق حريري بيروت نيز در دستور کار دولت لبنان قرار ميگيرد و به اين ترتيب، حزبالله رسما به عنوان يک متهم در برابر نهادهاي قانوني لبنان خواهد بود.
بنابراين، از پيش روشن است که اين اقدامات، منجر به واکنش حزبالله خواهد شد، زيرا يکي از سه استوانههاي اصلي ساختار نظام مقاومت اسلامي در لبنان را از دست خواهد داد.
وليد جنبلاط، عضو برجسته مخالفان حزبالله، آغازگر جنگ تبليغاتي «اعلام مصوبه دولت» درباره نظام مخابراتي ـ ارتباطي حزبالله و موضوع فرودگاه بيروت است. زماني اين كار انجام ميشود که لبنان در آستانه يک اعتصاب سراسري است. اعتصاب آغاز و همزمان مصوبه دولت از سوي «وزير تبليغات يا همان سخنگوي دولت لبنان»، يعني غازي عريضي، اعلام ميشود.
در اين روز، برخي از نيروهاي شبه نظامي وابسته به جناح 14 مارس (نيروهاي المستقبل وابسته به سعد حريري) به سوي اعتصابکنندگان در خيابانها تيراندازي ميکنند و تعدادي مجروح ميشوند.
همزمان با اين تحولات، حزبالله لبنان در اطلاعيهاي از کنفرانس مطبوعاتي سيد حسن نصرالله، دبير کل حزبالله، خبر ميدهد.
سيد حسن نصرالله، عصر روز پنجشنبه (هفته گذشته)، مواضع حزبالله را در برابر اقدامات دولت بيان کرده و اعلام ميدارد، «پيگرد عوامل اجرايي شبکه مخابراتي حزبالله و آسيب رساندن به اين سيستم ارتباطي به منزله جنگ عليه مقاومت اسلامي لبنان است و از اين لحظه به بعد، حزبالله در برابر هر اقدامي، متناسب با آن واکنش نشان ميدهد».
کمتر از نيم ساعت پس از پايان سخنان سيد حسن نصرالله، درگيريهاي مسلحانه در بيروت در «کورنيش المزرعه» و «الطريق الجديده» و همچنين سناريوي اصلي آغاز ميشود؛ اين سناريو چيست؟ اين همان سناريوي دوم است:
جنگ بين حزبالله و نيروهاي وابسته به المستقبل آغاز ميشود. اين نبرد رکن اساسي جنگ بين شيعه و سني است و فضاي نبرد جدي در لبنان و در نقاط گوناگون آن بين طايفه شيعه و سني شکل ميگيرد. همين امر موجب دو تحول در شهر طرابلس در شمال لبنان ميشود؛ نخست اين که شبهنظاميان اهل سنت وابسته به حريري، شهر را در سيطره خود ميگيرند و دوم آن که «ارتش لبنان با گرايش سني» با پيوستن به شبه نظاميان سني، وارد جنگ طايفي ميشود و با همه امکانات به سوي بيروت حرکت ميکند. سپس نبرد اصلي در منطقه جبل، منطقه دروزي نشين آغاز ميشود. در اين منطقه، همه مناطق درزوينشين مانند «عاليه»، «الشويفات»، «تله 888»، «عيتات»، «المعروفيه» و «وادي شحرور» تا «عرمون» و «بشامون» و سپس تا «خلده»، به کنترل نيروهاي وابسته به وليد جنبلاط درميآيد.
روستاهاي مسيحي در جبل مانند «عين السيده»، «عين الرمانه» و «سوق الغرب» نيز تحت کنترل نيروهاي شبه نظامي حزب سوسياليستي وليد جنبلاط درميآيد. در اين حملات، روستاي کيفون به عنوان اصليترين پايگاه حزبالله در جبل، در آغاز نبردها به تصرف نيروهاي جنبلاط درميآيد و اين سيطره نظامي تا خط ساحلي تا «الناعمه» امتداد مييابد و سپس با وارد کردن سلاحهاي سنگين و آتشباري توپخانهها از جبل، دو راه اصلي بيروت يعني «راه بيروت ـ دمشق» و «راه بيروت ـ صيدا» قطع شده و فرماندهي حزبالله در بيروت و به شکل دقيقتر در «ضاحيه جنوبي» به محاصره درميآيد. اين محاصره با ورود شبهنظاميان و نيروهاي الحاقي ارتش متشکل از نيروهاي اهل سنت از شمال در طرابلس به سوي بيروت کامل ميشود.
به اين ترتيب، نيرويي در حدود بيست هزار نفر عليه حزبالله وارد جنگ ميشوند که بخش اعظم آن از منطقه دروزي نشين شوف است. رسانههاي تبليغاتي همسو با مخالفان حزبالله نيز «جو درگيري شيعه و سني» را تشديد ميکنند تا امکان بسيج بيشتري از مخالفان حزبالله در جنگ فراهم شود.
با افزايش قدرت نظامي حزبالله در بيروت و کنترل کامل بر بخش غربي بيروت، دولت لبنان از دولتهاي عربي و جامعه بينالملل كمك ميخواهد و بنا بر اقداماتي از پيش تعيين شده در شوراي امنيت، دولت آمريکا پس از استقرار دوباره نيروي دريايي خود در برابر سواحل بيروت، دستور آتشباري ناوگان دريايي خود به سوي مواضع حزبالله در ضاحيه را صادر ميکند تا حزبالله در مرکز فرماندهياش در بخش جنوبي بيروت زمينگير و سپس نابود شود. با اين كار، مقاومت اسلامي در مرکز متلاشي و اين مجموعه منسجم به دو تکه؛ يکي در بيروت و ديگري در جنوب تقسيم ميشود که ديگر امکان بازسازي نخواهد يافت.
پايان اين سناريو، خلع سلاح حزبالله به بدترين تراژدي ممکن است تا همزمان با خلع سلاح، نابودي کامل آن را در پي داشته باشد. اين نيرو با نام يک حزب طايفي و افراطي مورد هجوم همه جانبه داخلي و منطقهاي قرار ميگيرد. همزمان با اين طرح و بسته شدن فرودگاه بيروت تا مدت زمان نامعلوم، فرودگاه «القليعات» در شمال به سرعت راهاندازي ميشود تا فرود هواپيماها و از جمله هواپيماهاي لجستيک آمريکا براي کمک به طرفهاي درگير عليه حزبالله فراهم شود.
«القليعات» درست در دو کيلومتري جايي است که قرار بوده تا پايگاه نظامي آمريکا در آن بنا شود و اين همان جايي است که در سال 1982، آرييل شارون از بشير جميل، رئيسجمهور وقت خواست تا فرودگاهي در آن بنا شود. وجود القليعات در يک منطقه سنينشين در نزديکي شهر عکار، از نظر آمريکاييها، يک امتياز است. در معادله توازن قوا در سناريوي دوم نيروهاي مسيحي مخالف حزبالله به دليل استقرار در شرق بيروت، از معادله نظامي به دورند و نيروهاي مسيحي متحد با جنبلاط و سعد حريري به منزله عقبه آنها قرار ميگيرند.
اما اين سناريو شکست ميخورد:
ائتلاف مخالفان و متحدان حزبالله به صورت مشترک در پنجشنبه شب گذشته در بيروت، به سرعت استقرار مييابند. همه پايگاههاي وابسته به سعد حريري سقوط ميکند و از همه مهمتر، وليد جنبلاط و سعد حريري در محل اقامتشان در «قريطم» و «کلمانصوه» به محاصره درميآيند. جنبلاط که قرار بود در جبل در «المختاره» استقرار يابد و از آنجا، فرماندهي عمليات را به عهده گيرد، در بيروت زمينگير ميشود. ائتلاف مخالفان در جبل (مناطق دروزي نشين) با برنامه پيشين به سرعت مستقر ميشوند و فرماندهي مشترک نيروهاي وابسته به جنبلاط در همان ساعات اوليه، قدرت عمل خود را از دست ميدهد.
با خروج ارتش از بين درگيريها و بازگشت به پادگانها و دستور فرماندهي ارتش مبني بر دخالت نكردن مستقيم در درگيريها، طرح جدايي افسران سني ارتش در شمال لبنان و شهر طرابلس با شکست روبهرو ميشود و طرح ايجاد شکاف طايفي سني و شيعه در ارتش و حرکت به سوي بيروت از طرابلس نيز به کلي از بين ميرود.
در پي آغاز درگيري و تعطيلي روزنامه المستقبل، راديو اذاعه الشرق و تلويزيون المستقبل وابسته به جريان سعد حريري، بازوي رسانهايي جنگ طايفي شيعه و سني، با دخالت روحانيون اهل سنت و شيعه، روند تبديل درگيريها به ايجاد جنگ شيعه و سني نيز با شکست روبهرو ميشود. نيروهاي ائتلاف مخالفان به سرعت خيابانهاي بيروت را تا کاخ نخستوزيري در تسلط ميگيرند و براي جلوگيري از بروز فتنه طايفي، به سرعت مراکز تحت تسلط خود را به ارتش تحويل ميدهند؛ كاري حساب شده که فرضيه ايجاد جدال و درگيري نظامي بين ارتش و مخالفان را نيز به کل متلاشي کرد.
اکنون درگيريهاي متفرقه در منطقه جبل و طرابلس جريان دارد و انتظار ميرود اين روند همچنان ادامه يابد. دولت سينيوره با فشار ائتلاف مخالفان، پذيرفته است تا دو مصوبه گذشته خود، پيرامون شبکه مخابراتي و تغييرات در امنيت فرودگاه را پس بگيرد، هرچند تا کنون و با نام «گفتوگوي اوليه با هيأت وزراي خارجه اتحاديه عرب» و حد نصاب نرسيدن هيأت وزرا، اين اقدام رسمي را انجام نداده است.
بازگشت ناوگان «يو.اس.اس.کول» آمريکا به سواحل لبنان، بار ديگر، خوشحالي را در چهره دولت نمايان ساخت، اما ارتش لبنان در يک موضع ملي، پذيرفته است که موضوع شبکه مخابراتي حزبالله را به گونهاي حل خواهد نمود که هيچگونه آسيبي به مقاومت اسلامي لبنان وارد نشود و دستور بازگشت «سرتيپ وفيق شقير» به رياست امنيت فرودگاه را نيز صادر کرده است. در همين حال، ارتش به منظور استقرار نظم و آرامش، براي برچيدن بساط شبهنظاميان در بسياري از نقاط متشنج مستقر شده است.
با اين همه و به رغم شکست دو سناريوي ايجاد «فتنه در لبنان»، برخي امور، نشان از سناريويي ديگر دارد که ميتوان آن را «سناريوي سوم» ناميد که عوامل اجرايي جديدي خواهد داشت؛ تعطيلي سفارت عربستان در بيروت و خروج سفير «عبدالعزيز خوجه» و کارکنان اين سفارت از راه دريا از لبنان و وصول ناوگان «يو.اس.اس.کول» آمريکا، چه بسا نشانههايي بر سناريوي سوم باشد.